چکیده:
مطالعات مرسوم حقوق کیفری در ایران اغلب مجازات ها را به عنوان ابزارهایی برای تحقق اهداف از پیش تعیین شده مورد توجه قرار می دهند. کارکردهای اجتماعی کیفر در این نگرش عموما به دست فراموشی سپرده می شوند. در مقابل مجازات بیش از آنکه یک ساختار انتزاعی صرف و یا ابزاری برای تحقق اهداف از پیش تعیین شده باشد؛ نهادی اجتماعی است که کارکردهایی پنهان و آشکار در ارتباط با دیگر پدیدارها و نیروهای موجود در جامعه دارد. تولید و تداوم قدرت در شمار کارکردهای نه چندان آشکاری است که واکنش های کیفری بر عهده دارند؛ کارکردی که حقوق کیفری به معنای مرسوم خود کمتر به آن می پردازد. در حقیقت، واکنش های کیفری همواره در شمار کارآمدترین روش های اعمال اقتدار دولت ها قرار داشته اند. به همین علت دگرگونی در ماهیت قدرت، زمینه را برای تغییر در شیوه های اعمال آن و از جمله مجازات ها فراهم می آورد. تبارشناسی اشکال قدرت در ایران نشان می دهد که پیوسته پیوندی ناگسستنی میان شیوه های اعمال قدرت و واکنش های کیفری وجود داشته است. تنها در سایه ی مطالعه ای تبارشناسانه است که می توان دریافت مجازات صرفا واکنشی اخلاقی در برابر تبهکاری نیست، بلکه یک فناوری عقلانی است که در قالب اقتصاد تنبیه قابل فهم خواهد بود. این پژوهش با بهره گیری از رویکردی تبارشناسانه نشان می دهد که چگونه واکنش های کیفری به منزله ی شیوه هایی برای تداوم گفتمان های قدرت در ایران مورد استفاده قرار گرفته اند.
Studies about punishment in Iran often see penal reactions as tools for achieving abstract and Philosophical goals. In these, social functions of punishment are ignored. In contrast, punishment is social institution that has hidden and obvious functions in relation with other social phenomena. Producing and continuing of power is one of hidden functions of punishment. Penal reactions are amongst effective methods of imposition of power. For this reason, changes in the shape and nature of power cause changes in the shapes of penal reactions. Genealogy of power in Iran shows that there are deep connections between punishment and power. With a genealogical study we can find that punishment is not just moral response to criminality, but a rational technology for production and continuation of power. This research with a genealogical method shows that how punishment was used to continuation of power discourse in Iran.
خلاصه ماشینی:
"در مقابـل ، همـواره تردیـدهایی جـدی در این باره وجود دارد که آیا واکنش های کیفری چنانکه ادعا میشود، ابزارهایی مناسب و قابل اعتمـاد برای تحقق اهدافی اخلاقی همچون اصلاح و بازپروری بزهکاران و یا بازتولیـد عـدالت هسـتند؟ آیـا اصولا تحقق چنین اهداف اخلاقیای با تکیه بر واکنش هایی قهرآمیز امکانپذیر است ؟ بـا توجـه بـه این مسئله مهم که تحمیل مجازات رفتاری پرهزینه محسوب میشود، چنین به نظر میآیـد کـه در عمل نظام عدالت کیفری در ایران، عملکرد مثبتی در تحقق اهداف انتزاعی پیش گفته نداشته است .
یافتن قاعدهای برای به تصویر کشیدن دگرگونی در اشکال قـدرت امـری بـه غایـت دشوار است ؛ با این وجود میتوان با تکیه بر مطالعه ای جامعه شناسانه و تاریخی سه شکل متفاوت از حکومت مندی یا گفتمانهای قدرت را در تاریخ سیاسی ایران شناسایی کرد.
تولد زندان به عنوان یک فناوری مؤثر تولید و تـداوم قـدرت در جامعـه ایـران نیازمنـد بـروز دو دگرگونی عمده بود١: نخست جامعه ای که از رنج گریزان باشد و سپس تولد گفتمانی از قدرت که نه از طریق برپایی نمایش های عمومی تعذیب ، بلکه به واسطه حاکمیت ساختارها، نهادها و قواعد اثرات خود را تولید کرده و تداوم بخشد.
توانایی گفتمان قدرت حـاکم در بسـیج سیاسـی مـردم در زمانهـا و بـه مناسـبت های گوناگون دلیلی مناسب برای اثبات این ادعا بود کـه قـدرت نوظهـور توفیـق قابـل توجهی در تولیـد ارزشهای رفتاری کسب کرده است ."