چکیده:
از مهمترین جرایم موجود در قانون مجازات اسلامی، جرایم خشونتآمیز است. جرایم خشونتآمیز طیف گوناگونی از جرایم را در بر میگیرد که بهرغم اختلافهای فراوان، در دارا بودن عنصر «پرخاشگری» با یکدیگر مشترک هستند. برخی از پژوهشهای صورتگرفته در خصوص منحنی «سن-جرم» اثباتکنندهی آن است که از میان چهار گروه سنی «اطفال و نوجوانان»، «جوانان»، «میانسالان» و «سالمندان»، گروه سنی نخست بیش از سایر گروهها در جرایم خشونتآمیز درگیر میباشد. در همین راستا، این مقاله بر آن است که با تمرکز بر حوزههای مطالعاتی «آسیبدیدگی عصبی»، «اختلال کمتوجهی- بیشفعالی» و «شیمی مغز» بهعنوان شاخههای سهگانهی «فیزیولوژی عصب» به بررسی جرایم خشونتآمیز اطفال و نوجوانان بپردازد، موضوعی که در جرمشناسی معاصر تحت عنوان «جرمشناسی عصب» مشهور شده است. هرچند جرمشناسان زیستی در خصوص شیوههای ارتباط میان اختلالهای عصبی با جرایم خشونتآمیز اطفال و نوجوانان اختلافنظر دارند، اما اکثر آنها بر این باورند که میزان اثرگذاری هر یک از حوزههای سهگانهی فوق، کاملا «نسبی» بوده و در تعامل با عوامل روانی و اجتماعی معنی پیدا میکند.
خلاصه ماشینی:
هرچند جرم شناسان زیستی در خصوص شیوه های ارتباط میان اختلال های عصبی با جرایم خشونت آمیز اطفال و نوجوانان اختلاف نظر دارند، اما اکثر آن ها بر این باورند که میزان اثرگذاری هر یک از حوزه های سه گانه ی فوق ، کاملا «نسبی» بوده و در تعامل با عوامل روانی و اجتماعی معنی پیدا میکند.
برای بیان مثالی جزئی تر در این خصوص میتوان بیان داشت UCR در سال ٢٠٠٠ نشان داد درحالی که قتل عمد تنها ٠/١ درصد، تجاوز به عنف صرفا ٠/٨ درصد، سرقت مقرون به آزار تنها ٣/٥ درصد و تهاجم مشدد ٧/٨ درصد جرایم درجه اول را تشکیل میدهند، جرم مالی «سرقت ساده » به تنهایی تشکیل دهنده ی ٦٠ درصد جرایم درجه اول می باشد :٢٠٠٣ ,Reid) 203-204) در جرم شناسی معاصر، در کنار سایر جرم شناسان ، زیست شناسان جنایی نیز برای فهم چرایی وقوع جرایم خشونت آمیز از سوی اطفال و نوجوانان ، در حوزه های مطالعاتی گسترده ای مشغول به فعالیت بوده و رویکردهای متعددی را مطرح ساخته اند، به گونه ای که برخی بر تأثیر عوامل ژنتیک ، عده ای بر نقش عوامل زیست شیمیایی و تعدادی نیز بر اثربخشی عوامل عصب شناختی پافشاری میکنند.
در این خصوص دو دیدگاه مهم وجود دارد که در زیر به بیان آن ها پرداخته میشود: در دیدگاه اول ، برخی از جرم شناسان معتقدند تحقیقات به اثبات رسانده است اکثر مرتکبان جرایم خشونت آمیز، مردان نوجوانی هستند که جزء طبقات اجتماعی- اقتصادی پایین جامعه میباشند، (٢٠٠٨:١٧٨ ,Yar &O’Brien ) آن ها بر این باورند درگیری نوجوانان در جرایم خشونت آمیز تا جایی است که امروزه جرم شناسان به دنبال آن هستند که به صورت تخصصی به بحث هایی مثل «خشونت نوجوانان »١ بپردازند (٢٨٠٣-٢٧٩٣ :٢٠٠٩ ,See Alan Fox).