چکیده:
مبنای اعتقاد به لایه لایه بودن معنا در تفسیر قرآن از منظر علامه ی طباطبایی به این معناست که هر یک از صور و گونه های ترکیبی کلام الهی که امکان نگاه مستقل را داشته باشد می تواند حجت و معتبر تلقی شود به گونه ای که هر معنایی اختصاص به افق و مرتبه ای از فهم و درک باشد. هدف این نوشتار بر آن است تا تاثیر این مبنا را در تفسیر واژه ها ی «سبع سموات» و «شهاب» در تفسیر «المیزان فی تفسیر القرآن» نشان دهد. از منظر علامه ی طباطبایی لفظ «شهاب» در قرآن در آیاتی که در آنها به رانده و مطرود شدن شیاطین اشاره دارد با توجه به مبنای لایه لایه بودن معنا در قرآن به مثابه یک مبنای تفسیری معنایی کنایی است که مراد از آن ، این است که شیاطین از ورود و نزدیکی به عالم بالا ممنوع هستند. معنای «سبع سموات» نیز از نظر ایشان در دو قسم آسمان مادی و آسمان معنوی دسته بندی می شود.
خلاصه ماشینی:
(همان ) با توجه به چنین بیانی از علامه ، پرسش اصلی این پژوهش این است که چگونه این مبنا در تفسیر دو واژة «شهاب » و «سبع سموات از منظر نویسندة تفسیر «المیزان » » تأثیرگذار است ؟ گفتنی است در بارة مفهوم این واژه ها کمابیش تحقیقاتی انجام شده مانند مقالۀ «ماهیت شناسی آسمان های هفت گانه با تکیه بر مولفه های خلق و امر درآیات قرآن »٢ یا مقالۀ «بازکاوی گزارة قرآنی رجم شیاطین با شهاب ها»٣، اما با بررسیهای انجام شده مشخص گردید مقاله ای که به صورت مستقل به تبیین لایه های معنایی این دو واژه از منظر علامۀ طباطبایی اشاره کند وجود ندارد.
(همان ) ٣-٦- بررسی و تحلیل دیدگاه علامه همان گونه که ملاحظه میشود علامۀ طباطبایی واژة «شهاب » را در آیاتی که در آنها به موضوع منع شدن و مطرود شدن شیاطین از آسمان ها اشاره دارد همچون دیگر مفسران به اجرام روشن و نورانی در جو که همچون ستاره ای شعله ور از یک نقطۀ آسمان به سرعت بیرون میآید و خاموش میگردد معنا نموده اند، اما با توجه به نقش محوری لایه لایه دار بودن معانی الفاظ قرآن و نیز عدم انطباق این بخش از آیات با دانشهای جدید طبیعی و بشری و یافته ها و نظریات جدید علمی با نگاهی ژرف و عمیق ، نوعی معنای مجازی و کنایی از واژة «شهاب » استنباط میکنند.