چکیده:
سازمانهای اطلاعات نظامی با رصد مداوم محیط استراتژیک و شناسایی و شناخت تهدیدات و فرصتهای بالقوه و ارائه اطلاعات مناسب به واحدهای عملیاتی و پشتیبانی در تامین امنیت کشور نقش مهمی ایفا مینمایند. امری که تحقق آن نیازمند نهادینه شدن تفکر راهبردی است. لذا این تحقیق که از نظر هدف کاربردی و از لحاظ پردازش اطلاعات توصیفی همبستگی میباشد با توجه به نقش و جایگاه ظرفیت هوش سازمانی و نیز کارکنان در سازمانهای اطلاعاتی با نظرخواهی از تعداد 63 نفر از مدیران و فرماندهان یک یگان اطلاعات نظامی و با استفاده از روشهای آماری و نرمافزارهای لیزرل و spss به بررسی رابطه هوش سازمانی و تفکر راهبردی در این حوزه پرداخته است. نتایج آزمون فرضیه اصلی تحقیق نشانگر آن است که در سطح 05/0p≤بین هوش سازمانی با تفکر راهبردی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"به عبارتی محصولات و خروجی سازمان های اطلاعات نظامی یکی از مهم ترین بخش های فرآیند تدوین راهبردهای دفاعی و عملیاتی می باشند لیکن نکته حائز اهمیت آن است که در سازمان های اطلاعات نظامی با توجه به این که وظیفه خطیر شناسایی ، پیش بینی و آگاهی از اهداف ، برنامه ها و راهبردهای نظامی دشمن را 1 - strategic thinking بر عهده دارند نهادینه شدن تفکر راهبردی در سطوح سازمانی ، گروهی و فردی این سازمان ها ضروری به نظر می رسد.
در این تحقیق به بررسی رابطه احتمالی متغیرهای هوش سازمانی و تفکر راهبردی در یک یگان اطلاعات نظامی به عنوان هدف اصلی تحقیق می پردازیم ؛ بنابراین سؤال های پژوهش بدین گونه مطرح می گردد: آیا هوش سازمانی در تبیین تغییرات تفکر راهبردی نقش دارد؟ وضعیت سازه های هوش سازمانی در تبیین تغییرات تفکر راهبردی چگونه است ؟ مطالعات کاربردی در حوزه مدیریت و تفکر راهبردی و موضـوعاتی چـون هـوش سـازمانی در کنار تأمین اطلاعات متداول نظامی و دفاعی در خصوص نقـاط ضـعف و قـوت و نیـز تهدیـدات و فرصت های بالقوه و بالفعل می توانند اطلاعات سودمندی را بـه مـدیران عـالی و فرمانـدهان ارشـد نیروهای نظامی جهت تعیین اثربخشی راهبردها و برنامه های فعلی سازمان و شناسـایی انحرافـات ، ارزیابی یگان ها در سطح خرد و کلان ، بهره گیری از نتایج در تخصـیص بهینـه منـابع و امکانـات و برنامه ریزی های آتی سازمان ارائه نمایند."