چکیده:
در دوره آغازین و میانی سلسله ایلخانان مغول که مقارن بـا عـصر هولاکـو و غـازان است چند اثر برجسته تاریخی نظیر: تاریخ جهانگشای، جامع التواریخ ، تـاریخ وصـاف و تاریخ گزیده به رشته تحریر در آمد. در ایـن میـان، دو اثـر تـاریخ جهانگـشای و جـامع التواریخ که به فاصله زمانی چنـد تـالیف شـده انـد، مهمتـرین آثـار تـاریخی ایـن دوره محسوب می شوند که صرفا به تاریخ مغول و تمام ملل تابع امپراطوری مغول و ایلخانـان پرداخته اند. اولی با تاکید بر عصر قبل از هولاکو ٦٥٨-٦٥٠ ه و دومی با تاکید بیشتر بـه دوره ایلخانان بخصوص غازان. هر کدام از منظـر خاصـی عـصر مغـولان را بـه تـصویر کشانده اند. دیدگاههای این دو اثر در گزینش و بررسی رخـدادها، ایـن مقالـه را بـر ان داشته تا با نگاهی فشرده شباهت ها و تفاوتهای آن دو را مورد ارزیابی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"جوینی و رشیدالدین به سان مورخان دیگر این عصر در دیباچه آثار تاریخی خود، بحثی از علم یا معرفت تاریخ با شرایط و آداب تاریخ نویسی و یا حتی فواید آن کردند جـوینی در مقدمه خود هـر چنـد مختـصر بـه مـسائل فلـسفی و اجتمـاعی در علـل حقیقـی شکـست خوارزمشاهیان و فروپاشی تمدن ایرانی در برابر هجوم مغول و علـت هـای واقعـی دیگـر در 4 پیشرفت کار چنگیز و اتباع خونریز او آورده است که در عالم خود منحصر به فرد اسـت و رشید الدین هم در مقدمه این اثر پس از بیان نظر خود در تاریخ نگاری، که در واقع نگـرش ١- اذکایی ، پرویز.
تالیف جامع التواریخ که حسب ضرورت به امر غازان خان بوده است که مکلف به تالیف تاریخ جامع از تمام ملل تابع امپراتوری مغول گردید، دوره وسیع تری را در برگرفتـه اسـت و یک تاریخ عمومی است که از ٣ جلد تشکیل یافته است کـه جلـد اول حـاوی اطلاعـاتی در مورد ترک و مغول، چنگیز خان پیشینیان و بازماندگان او بـه خـصوص ایلخانـان تـا روزگـار ١- رشیدالدین ، فضل الله همدانی .
و همچنـین جـوینی در بیـان وقـایع تـاریخی و شـرح سختی های روزگار از شعرها و نکته های عبرت آموز استفاده کرده و به گیرایـی سـخن خـود افزوده است و از موارد دیگر، بیان انتقادی نسبت به مغولان و حاکمـان و امیـران و مـاموران دیوانی و مردان جنگی آنها، که بارها در جامع التواریخ می بینیم ٣ حتی الامکان در نوشته های تاریخی خود از جانب گیری و چاپلوسی و لاپوشانی حقایق خـودداری کـرده اسـت کـه در سخن و روایت جوینی چندان دیده نمی شود و شاید این تفاوت از اینجاست که در روزگـار او هنوز زمان بسیاری از آغاز جهانگیری مغولان نگذشته تا مصیبتی که دامنگیر عـالم اسـلامی شد، هم برای خود و هم برای خوانندگان توجیه کند در حالی که رشـید الـدین در روزگـاری 4 زندگی می کرد که این مصائب پایان یافته بود، صلح مغولی را به عنوان امری طبیعی می داند."