چکیده:
در این مقاله تلاش شده تا محدوده قاعده اعتدال در نظام فکری ارسطو بیان گردد. یکی از مسائلی که ذهن اندیشمندان را درگیر کرده، این است که آیا تمام افعال و احساسات انسانی مشمول این قاعده می شوند یا خیر؟ تعدادی از فیلسوفان این مسئله را به صورت اشکالی بر ارسطو مطرح کرده اند؛ ایشان عقیده دارند که برخی افعال به صورت مطلق رذیلت یا فضیلت محسوب می شوند و این گونه نیست که چنانچه ارسطو ادعا می کند نقطه اعتدال اخلاقی برای آن ها در نظر گرفته شود.
نویسنده ضمن جستجوی عبارات ارسطو در پاسخ به این سوال، با عبارتی برخورد کرده که ارسطو موردهای نقضی برای قانون اعتدال ذکر می کند و عده ای از امور را رذیلت مطلقه می پندارد. در ادامه تلاش شده تا اسلوب های کلی در نظام فکری ارسطو یافت شود که بر طبق آن ها بتوان مسئله را سازماندهی شده پاسخ داد.
در نهایت راه حلی پیشنهاد می شود که ارسطو در میان کلمات خود به آن اشاره ای داشته است. طبق این راه حل مسئله در تمام مصادیق مشکوک به خروج از قاعده اعتدال – حتی مواردی که خود ارسطو آن ها را رذیلت مطلقه می خواند - حل می گردد و همه آن ها تحت قانون حد وسط باقی می مانند جز چند مورد که ظاهرا تنها در سایه ادیان الهی معنا و مفهوم پیدا می کنند.
خلاصه ماشینی:
(ارسطو، ١٣٧٨، ص٦٦، a١١٠٧) طبق این تصریح جایی برای اشکال در جهت رذائل باقی نمـی مانـد زیـرا از طـرف رذائـل محدوده ای برای قاعده حد وسط بیان شد اما آیا از عدم بیان ارسطو نسـبت بـه فضـایل مطلقـه ، می توان نتیجه گرفت که او محدودیت قاعده اعتدال نسبت به فضائل را قبول ندارد؟ یعنی ارسطو تصور نمی کند که هیچ فعل یا احساسی وجود داشته باشد که انجامش مطلقا فضیلت بـه حسـاب آید.
(غزالی ، ١٣٨٤ ج٣، ص١٦٠ و ص١٤١) به عبادات را رد نکرده است بلکه ورود به طریق ریاضت و سیر و سلوک را وسیله ای برای رسیدن 1 به اعتدال برمی شمارد (غزالی ، ١٣٨٤، ج٣، ص١١٨-١٢٨) فرض را بر این می گذاریم که غزالی عبادت را خارج از قاعده اعتدال می داند در این صورت می توان در مثال او مناقشه کرد و ادعا شود که افراط در عبادت فضیلت اخلاقی محسوب نمـی - گردد و حتی در منابع دینی اسلام هم ذکر شده که افراط در اعمال عبادی مخـالف بـا شـئونات اسلامی ست خصوصا اگر انسان را از پرداختن به شئونات اجتماعی و کسب و کار بازدارد.
با تمام این توضیحات مخاطب نباید گمان کند که ارسطو هـیچ اشـاره ای بـه ایـن راه حـل پیشنهادی نداشته بلکه وی دقیقا همان جا که به تصریح خود برخی از افعال و احساسات را رذیلت مطلقه می خواند، در خطوط بعدی بیان می کند که «همچنین نمی توان انتظار داشت کـه در مـورد ظلم و بزدلی و لگام گسیختگی افراط و تفریط و حد وسطی پیدا شود و گرنـه لازم مـی آیـد کـه برای خود افراط و خود تفریط نیز حد وسطی وجود داشـته باشـد و افـراط در افـراط و تفـریط در تفریط نیز ممکن باشد.