چکیده:
تاثیرات غلبه و حکمرانی مغولها در ایران، از جنبههای مختلف درخور بررسی است. از جمله این تاثیرات نحوه مدیریت و شیوه راهبرد بخشهای اداری است. مغولها در هنگام ورود به ایران، روش اداری خاص خود را داشتند و به طبع، در تشکیلات موجود در ایران دگرگونیهایی ایجاد کردند. در نتیجه با حکمرانی مغولها، تشکیلات کهن اداری ایرانیاسلامی دگرگون شد. در برابر این تشکیلات و عناصر جدید، سنتهای کهن اداری ایرانیاسلامی چه دگرگونیهایی پیدا کرد؟ چنین به نظر میرسد که با وجود بهکارگیری کاربدستان ایرانی در نظام اداری مغولها در ایران که امری ناگزیر بود، اصطکاک و تناقض و تباین میان این عناصر محتمل بود. این عامل موجب شد که در روزگار نخستین سلطه مغول، بر پیچیدگی رویدادهای دیوانی و نحوه تلفیق تشکیلات اداری مغولها با تشکیلات ایرانی اسلامی افزوده شود. گزارش این تحول به قلم دیوانسالاران ایرانی که بیتردید، ذهنیت ایرانی را در متن وارد کردهاند نیز به ابهامات موجود افزون خواهد شد. ازاینرو، این مقاله درصدد است تا با بازخوانی ویژگی تشکیلات مغولها و تشکیلات اداری ایرانیاسلامی از یک سو و بررسی گزارش مورخان ایرانی از رویدادهای اداری و سیاسی در روزگار نخستینِ ایجاد تشکیلات مغولها در ایران از سوی دیگر، روند تحولات و دگرگونیهایی را که در تشکیلات اداری ایران در مواجه با مغولها به وجود آمد، تبیین کند.
Studying different aspects of the impact of Mongols in Iran attracted the attention of many researchers. Management and administration system has an important impact on Mongols’ government in Iran. Evidently، the Mongols in their early days of entering Iran implemented their new territories and their own administrative practices. On the other hand، Iran has a long background in management and administration system، so by employing the elements of the administrative system of Iran، Mongols in Iran that the affair was inevitable، the friction and the inconsistency between these elements and created some paradoxes. This factor led to the complexity of the integration Mongol and Iranian administrative organization early time of Mongol domination in Persia. Presumably، Mongol historian reported the administrative evolution which inspired by Iranian idea and this caused some obscurity in the interpretation of administration events. The aim of this article is revisit and review historian reports in order to compare the Mongol and Iranian administrative formation and articulating the shaping process and evolution of that during the early Mongol’s domination in Iran.
خلاصه ماشینی:
اما مسئله این است که این واژگان در ساختار پیشین حکومتهای محلی ایران و ماوراءالنهر رایج بود و در اصل، شحنه واژهای عربی و مربوط به ساختار دیوانسالاری ایرانی اسلامی است؛ بنابراین آیا مغولها همان عناصر را به کار گرفتند یا تنها از عنوانهای محلی استفاده کردند؟ اگر عبارت دوم صحیح است، پس بهطور دقیق چه ویژگی بر ماهیت این مقامها افزوده شد و چه ماهیتی داشتند؟ بسیاری از پژوهشگران، از جمله مترجم جهانگشای جوینی به زبان انگلیسی (Boyle,1958: 44)، معتقد بودند که در کتاب جهانگشای جوینی واژههای شحنه و باسقاق و داروغچی به یک معنا و مفهوم به کار رفتهاست تا ماهیت نماینده خان را در شهرها و مناطق متصرفی نشان دهد؛ اما در پژوهشهایی که بهتازگی صورت گرفته، تفاوتهای اساسی هر یک از این واژهها مشخص شدهاست و نشان میدهد ساختاری را که مغولها در این دوره به کار گرفتند، از نظام اداری دوگانه چینی متاثر بودهاست.
درباره این گزارش، چند نکته ذکرکردنی است: نخست اینکه انتصاب نمایندگانی از سوی چهار فرزند چنگیزخان در کنار چینتمور در این محدوده اداری، یعنی خراسان و مازندران، به معنای سهیمبودن این خاندانها در منافع حاصل از آن بوده و این بهنوبه خود، به معنای سیاست اوکتای قاآن در تقسیم امپراتوری و بهرسمیتشناختن حقوق شاهزادگان بود؛ دوم اینکه نشان میدهد که ادعاهای جوچی و فرزند وی باتو برای مالکیت در این منطقه نیز، به حالت تعلیق درآمد؛ سوم اینکه در این ترکیب، اوکتای قاآن یک عضو بیشتر داشت؛ چراکه علاوهبر چینتمور که منصوبشده او بود، کلبلات را نیز در تشکیلات اداری ایران برای خود داشت.