خلاصه ماشینی:
"اگر کسی این عقل را از حوزه دلیل دین بودن خارج کرد، وقتی سخن از دین به میان میآورد تمام همش دلیل نقلی ـ قرآن و روایات ـ است و به آنها مراجعه میکند و میبیند از متون نقلی سیستم سلطنتی یا دموکراتیک و جمهوری مصطلح فهمیده نمیشود و یا پارلمان را نمییابد، وقتی هیچ کدام از اینها را در منابع نقلی نیافت، میگوید دین سیستم حکومتی ندارد.
هیچ ممکن نیست ما در مسأله سیاست، حکومت و آزادی بدون تحلیل اصول اساسی آن بتوانیم به مقصد برسیم، مگر اینکه بفهمیم که «الانسان ما هو و من هو؟» لذا انبیا(ع) در درجه اول آمدند انسان را به خودش معرفی کردند و به او گفتند: که تو از راه دور آمدی و به راه دور میروی و تمام عقاید و اخلاق و کردار تو «حی» است «لایموت»، و اگر احیانا جسد تو بمیرد و سرد شود، عقیده و اخلاق و اعمال تو همیشه زنده و گرم است.
غرض آنکه 1: اخلاق و حقوق مانند فقه خاستگاهی دارند که که وحی معصوم و عقل برهانی همسوی با آن است نه صرف اندیشه بشری که برخاسته از خواستههای نفسانی است؛ 2: هر چند آزادی محدود به عدالت است ولی عدالت و شریعت تحدید مینماید و شریعت همان حکم خداست که توسط دلیل معتبر عقلی یا نقلی کشف میشود نه آنکه ایجاد شود و ابداع گردد.
یعنی برهان عقلی هماهنگ با دلیل معتبر نقلی میتواند مدیریت و سایر رشته را کشف کند که امتثال آنها با قصد قربت عامل ورد به بهشت و ترک عمدی آنها سبب ورود به دوزخ میشود پس همه این علوم میتوانند صبغه اسلامی داشته باشند و معنای اسلامی بودن آنها فقط در جنبه ارزش نیست بلکه به لحاظ دانش هم خواهد بود، زیرا عقل برهانی مانند نقل معتبر حجت الهی است."