چکیده:
با مراجعه به کتاب آسمانی اسلام، قرآن، مشاهده میشود که پیشینة عملیات روانی به پیش از هبوط انسان به زمین باز میگردد. در واقع، شیطان، آنچنان که خود قسم یاد کرده است، از ابتدای خلقت آدم در صدد گمراه ساختن وی برمیآید. بدینسان، عملیات روانی در ساحتی فرازمانی و با سرپیچی ابلیس از دستور خداوند آغاز میشود و در سیر تدریجی تاریخی به ویژه در اعصار انبیاء عظام و ائمه معصومین (ع) ادامه مییابد. مجموعه مقالات "سیری در عملیات روانی در اسلام"، با تدقیق و تدبر در آیات کتاب الهی در صدد است سیر پیدایش و فرآیند عملیات روانی را از افق آیات قرآن، روایات، احادیث و سایر منابع تحقیق اسلامی مورد مطالعه قرار دهد. رهیافت تاریخی تحقیق در مقوله عملیات روانی، توجه به ابعاد روانی را در گسترة تمام شئون فردی و اجتماعی انسان از منظر دینی برجسته میسازد.
خلاصه ماشینی:
"فرعون با زیرکی و شیطنت ابتدا به موسی اتهام سحر وارد کرد، البته این اتهام را به گونه ای بیان کرد که کسی در اصل اتهام تفکر نکند و آن را مورد سؤال و تردید قرار ندهد؛ یعنی فرصت اندیشه و رجوع به خرد را از جماعت حاضر گرفت و ادعای خود مبنی بر جادوگر بودن موسی را نزد آنان مسلم و حتمی جلوه داد و از آنان خواست دربارة پیامدهای آن فکر کنند و گفت این مرد، جادوگری است که با جادوی خود تصمیم دارد تا سرزمین شما را به تصرف خود در آورد، بنابراین ؛ برای رهایی از این مشکل فکری کنید.
این پیشنهاد مورد توجه فرعون قرار گرفت و براین اساس ، فرعون به موسی(ع ) گفت : روزی را برای مقابله معین کن که هیچ یک تخلف نکنیم و مکانی را انتخاب کن تا برای هر دو یکسان باشد: قال للملإ حوله إن هذا لساحر علیم ؛ یرید أن یخرجکم من أرضکم بسحره فماذا تأمرون ؛ قالوا أرجه وأخاه وابعث فی المدائن حاشرین ؛ یأتوک بکل سحار علیم ؛ [فرعون ] به سرانی که پیرامونش بودند گفت : واقعا این ساحری بسیار داناست ؛ میخواهد با سحر خود، شما را از سرزمینتان بیرون کند، اکنون چه رأی میدهید؟؛ گفتند: او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست ؛ تا هر ساحر ماهری را نزد تو بیاورند (شعراء/٣٤تا٣٧).
علل ناکامی مقابله موسی(ع ) با عملیات روانی شایعه پراکنی هنگامی که بنیاسرائیل در مصر بودند، اعتماد به گفتار موسی(ع ) و تزلزل به ادعاهای فرعون زمینه را برای پیروزی حق هموار میساخت ، اما در اردوگاه ، شایعات توسط حکومت فرعونی(دشمن خارجی) پخش نمیشد، بلکه منشأ پخش شایعه و اخبار غیرواقعی در اردوگاه ، افرادی از سلسلۀ فرماندهان و نخبگان بودند که قول آنها حق نما بود و افشای دروغ بودن آن به سادگی امکان پذیر نبود."