چکیده:
انقلاب، انتقال و استهلاک، از دیگر اسباب تبدل موضوع هستند. ملاک تحقق این سه مبدل موضوع در کتب فقهى، کمتر مورد عنایت بوده است که در مقاله حاضر بدان توجه شده است. انقلاب به معناى تبدیل خمر به سرکه دانسته شده است; با اینکه به این فرد از تبدیل، اختصاص ندارد. ملاک انقلاب، تبدل وصف بدون نیاز به تبدل صورت نوعیه عرفیه است ولى چون تغییر وصف در موارد آن به گونهاى است که عرف، آن را تغییر صورت نوعیه مىداند، مىتوان آن را از صغریات استحاله دانست. انتقال به معناى انتقال شىء نجس به طاهر و تبدیل به جزئى از آن است; ولى انتقال بر عکس تعریف نیز صادق است و افزون بر عین نجس و حیوان، در متنجس و نبات نیز راه دارد. ملاک انتقال، صدق حقیقى اسناد منتقل، به منتقلالیه و سلب اسناد آن از منتقلعنه است. استهلاک به معناى پراکنده شدن اجزاى موضوع است، به گونهاى که از دیگرى قابل تمییز نباشند; پس ملاک استهلاک، عدم تمییز اجزاى موضوع است. استهلاک، با وجود حضور در ابواب مختلف فقه، در همه آنها موضوع ساز نیست و براى دریافت این نکته مهم، نگاه به لسان دلیل، نیاز است.
خلاصه ماشینی:
محقق خویی نیز در جایی دیگر صریحا این دو را از هم جدا دانسته، گفته است: »استحاله چیزی جز انقلاب است; زیرا در استحاله شیء نابود میشود و عرفا و عقلا یا فقط عرفا چیزی دیگر به وجود میآید; ولی در انقلاب، تنها وصف تبدل مییابد« )غروی تبریزی، 134 - 133 /2 :1410).
در این جا میتوان گفت دو روایتی که وی برای اثبات عمومیت انقلاب یاد کرد، با کمک هم ملاک استحاله را بیان میکنند که عبارت است از تغییر ماهیت و صورت نوعیه عرفیه، به گونهای که باعث اطلاق حقیقی نامی دیگر و مغایر برای شیء شود و این ملاک در جریان تبدیل خمر به سرکه وجود دارد; زیرا با زوال سکر، ماهیت عرفی شیء چنان تغییر یافته که وجوبا نامی دیگر و مغایر به نام خل بر شیء اطلاق میگردد; از این رو، مانند دیگر اعیان نجس اگر به غیر مایع نیز تبدیل شود، طهارت حاصل میشود.
شک در انتقال روشن است وقتی درباره اصل حصول انتقال به جسم تردید شود، اصل بر عدم انتقال است و حالت گذشته، استصحاب میشود و اگر اصل انتقال، محرز است، در صورتی که خون نجس به حیوان طاهر منتقل شود و اضافه اولی قطع شود، در این صورت دلیل طهارت منتقلالیه آن را دربر میگیرد; و اگر اضافه اولی قطع نشود و اضافه دوم درست نباشد، در این صورت دلیل نجاست منتقلعنه، آن را دربر میگیرد; اما غیر از این، چهار حالت پیش میآید: حالت اول: صدق حقیقی اضافه به هر دو یقینی است.