چکیده:
فراغتی شدن و مصرفی شدن فزاینده زندگی در کلانشهرها آثار گستردهای را بر هویتهای جنسیتی وارد میسازد. ترکیبی از شرایط محلی و جهانی در کنار ویژگیهای کالبدی شهر، تنوع و سیالیت در الگوهای رفتار جنسیتی را دامن میزنند. مقاله حاضر در سنت مطالعات فرهنگی با مرور تجارب زنان و دختران جوان از مواجهه با میدانهای فراغتی عمومی شهری به دنبال نشان دادن آثار متفاوت فضاهای فراغتی و مصرفی بر هویتیابیهای زنانه است. نتایج مطالعه نشان میدهد که نمایشهای جنسیتی دختران در شهر تغییرپذیر و منطبق با الگویی است که امتداد آن از عاملیت و انتخاب گری بیشتر در مصرف فضا تا انفعال و احتیاط در مواجهه با آن نوسان دارد. تفکیک اجتماعی و تغییرات ساختاری و کالبدی شهر در کنار تغییرات ارزشی و سبکهای زندگی جدید، مروج قالبهای رفتاری جدید در شهر است که میتوان آنها را زنانگیهای رقیق نامید. زنانگیهای رقیق که الگویی همسطح بینانه و چالش گرانه را در مشارکتهای فضایی جستجو میکنند، مسیر تحول ارزشهای زنانگی در کلانشهر بشمار میآیند و دلالتهای مهمی در درک زنان از زیست شهری و حق به شهر دارند.
خلاصه ماشینی:
"با پایان جنگ برآیند تحولات درونی و بیرونی چندگانه ای چون حضـور بیشـتر زنان در مراکز دانشگاهی، توجه بیشتر آن ها به بازار کار، رقابت بیشتر برای کسب منـابع مختلف سرمایه نمادین و فرهنگی (مهارت ها، فراغت ، ورزش و تناسـب ، بـدن و دیگـر مجاری مصرف )، تحول در ساختارهای دمگرافیک (بعد خانوار، ترجیح جنسیتی، تـأخیر ازدواج و فرزند آوری) امتداد یافتن جوانی، رواج ارزش های فردگرایانـه ، جهـت گیـری جدید در الگوهای سبک زندگی در کنار تغییرات فضایی چون تفکیک بیشـتر، نوسـازی و توسعه حمل ونقل عمومی به تسهیل حضـور زنانـه در شـهر و ارتبـاط کمـی و کیفـی متفاوت زنان با شهر انجامید.
بااین حال نظارت و کنترل بیشتر رسمی و گـاه غیررسـمی بـر فضای پارکها (که در مورد اجتماعات دختران جوان با یکدیگر و به ویژه بـا افـراد غیـر هم جنس بیشتر است )، عملا استفاده های خرده فرهنگی از پارکها را محدودتر میسـازد و گاه میتواند با تقلیل و یا مبالغه بـر عناصـری از رفتارهـای خـرده فرهنگـی، آن را بـه موضوعی برای تولید هراس اخلاقی قرار دهـد (نگـاه کنیـد بـه ذکـایی، ١٣٩١).
زنانگیهای جدید با آنکه در وجه منفی ممکن است در امتداد مصرف گرایی ترویج شده از جانب فرهنگ رسانه ای قرار گیرند و برای دسته ای هویت یابی بدون تأمل بر اساس نسخه های فرهنگی غربـی و یـا عـدول از چارچوب های اخلاقی را به همراه آورند، بـا ایـن حـال در وجـه مثبـت مـیتواننـد بـه بازاندیشی بیشتر و فاصله گرفتن از خود کنارگذاریهایی بینجامند که محدودکننده حـق آن ها به شهر است ."