چکیده:
استاد ابوالقاسم فردوسی با ترفندهای هنری کوشیده است، تصاویری بدیع و در عین حال
متنوع بیافریند. یکی از این ترفندها، بهره گیری از زیباییهای طبیعت در اغراقهای شاهنامه
است. اغراق رکن اصلی خلق تصاویر حماسی است. طبیعت و عناصر آن در اغراقهای شاهنامه
نقش بسزایی دارند؛ به واسطۀ اسناد مجازی در شاهنامه فردوسی، آسمان بر زمین بوسه میزند،
هوا میگرید و ابر اشکِ خونین میریزد. در این جستار سعی شده است بازتاب طبیعت در
اغراقهای شاهنامه مورد بررسی واقع شود.
خلاصه ماشینی:
"شیر ژیان: به خواب اندرون بر خروشید سـام چــو شیر ژیان کاندرآید بــه دام (1/102/2245) زورپیل، دریای نیل: دل شیــر نــر دارد و زور پـــیل؛ دو دستــش بــه کردار دریای نیـل (1/111/4779) در وصف کیومرث چو خورشید بود: به گیتی درون، سال سی شاه بـود؛ بـه خوبی چو خورشید بــرگاه بــود (1/24/224) ماه دو هفته : همی تافت زو فـر شاهنــشهــی، چــو ماه دو هفتــه ز ســرو سهی (1/24/225) چون شیر : بیازید چون شیـر، هوشنگ چنـگ جهــان کــرد بر دیو نستــوه تنگ (1/26/279) جمشید چو خورشید تابان : چــو خــورشیــد تابان میـان هوا نـشستـه بــر او شاه فرمــانروا (1/33/406) ضحاک چو باد : کـــی اژدهــافش بیـامد چو باد، بــه ایران زمین تاج بر سر نهـاد (1/37/532) سرو: دو مهتـــر یکی کهتـر اندر میان؛ بــه بــالای ســـرو و بـــه فـر کیان (1/40/595) هژبرژیان: بیاید کنـــون، چـون هژبرژیان بــه کیــن پدر تنــگ بسته میان (1/83/1759) زادسرو: منـوچهر چـون زاد سـرو بلند ؛ بــه کردار تهمورث دیو بند (1/85/1789) ماه : نشستـه بر او شهـریاری چــو ماه زیاقوت رخشان به سر بر کلاه (1/84/1786) درنده شیر: مبـارز چــو شیــروی، درنده شیر؛ چــو شاپور یـل ژنده پیل دلیر (1/85/1796) نره شیر : نــبایـــد کــه آن بــچه نره شیـر شــود تیــز دنـدان و گردد دلیر (1/85/1804) زن و عوامل طبیعت زن یکی از عناصر زنده و پویایی است که چون مردان در زیبایی و دلاوری در شاهنامه حماسهآفرین است؛ زنانی چون رودابه در عشق ورزی به رستم در این مثنوی عظیم شهرت یافتهاند و نمونة دیگر؛ زنانی چون گرد آفریدند که در جنگاوری و نبرد تن به تن چون شیرمردان میجنگد."