چکیده:
در این نوشتار برآنیم تا به تحلیل مناظرهای که میان دو قطره خون در شعر پروین اعتصامی رخ می دهد بپردازیم و سپس سنجشی کوتداه میدان مناظره دو قطره خون پروین با سه قطره تریللو، که گفته میشود الهام بخدش ایدن مناظره بوده است، انجام دهیم و بدینسان خوشده ای از اندیشده هدای پروین بچیندیم. پروین در فضای عاطفی و عرفانی مشرق زمین زیسته است؛ فضایی که آدمی را رنج به گنج می رساند. سلوک شرقی در دامنه رنج قرار دارد و شرح همین رند سبب اطناب در شار پروین شده است ولی در شار تریللو ایجاز سلوک غربی را می بینیم. در این شعر، تریللو با بیان احساس خویش، تنها به سلوکی درونی راه می برد؛ ولی، پروین در مناظره خویش معنا را به خدمت سلوک دروندی و مضمونی اجتماعی درآورده و از عرفان به دادگری رسیده اسدت. در حق یقدت، شعر او در حکم حلقه ای از زنجیر مبارزه با ظلم قرار گرفته اسدت. پس شعر پروین پرورده تر و از عمق بیشتری برخوردار است
خلاصه ماشینی:
او در مناظره توانا و ناتوان نیز به این نکته اشاره میکند: پندار من ضعیفم و ناچیز و نا توان بی اتحاد من ، تو توانا چه میکنی؟ (اعتصامی، 1385ش: 137) اما، تاجوری که با سود جستن از حاصل تلاش ناتوانان صبور و ساکت، به اوج رسیده و هرگز خستگی حاصل از کار و تلاش برای سیرکردن شکم فرزندان گرسنه و بیتاب را در بازوانش احساس نکرده و فرق بین اندیشه و عمل را نمیداند، چگونه میتواند همراه خوبی برای خارکن باشد و او را در راه رسیدن به مقصود یاری رساند؟ این است که خارکن از اتحاد با خون تاجور سر باز میزند.
اما از آن جا پروین به خارکن مظلوم تعلق خاطر دارد و از سویی مظلوم از «عمری تاریخی» (همان: 171) بهرهمند است، به خون خارکن فرصت میدهد تا شخصیت خود را در ذهن خواننده بسیار پررنگتر ترسیم کند: تو از فـــراغ دل و عشرت آمدی به وجود تورا به مطبخ شه ، پخته شد همیشه طعامتو از فــــروغ میناب سرخ رنگ شـدی من از خمیدن پشتی و زحمت کمریمرا به آتش آهـــی و آب چشم تریمن از نکوهش خاری و سوزش جگری (اعتصامی، 1385ش: 262) در این ابیات نه تنها تفاوتهای میان دو قطره خون بیان میشود، بلکه در بیت سوم به نوعی برتری نیز اشاره میکند که سرخی حاصل از می و باده در خون تاجور تصنعی، مجازی و غیر حقیقی است؛ اما، خون خارکن در اثر سوز دل و جراحتهای وارده به سرخی که کمال اوست، رسیده است.