چکیده:
از جمله اتهاماتي كه مشركان با طرح آن به دنبال انكار الهي بودن قرآن و رسالت پيامبر بودند سحر ناميدن قرآن كريم و ساير معجزات پيامبر اكرم بود. بررسي مقصود مشركان از اتهام سحر و منشا و دستاويز آنان در طرح اين اتهام مي تواند تصوير بهتري از آيات ترسيم كند. اين پژوهش با بررسي واژه سحر در فرهنگ عرب و با ارزيابي ديدگاه مفسران در اين زمينه به اين نتيجه مي رسد كه مقصود مشركان از اتهام سحر، ناشناخته و مرموز عنوان كردن منشا و اسباب قرآن كريم و معجزات پيامبر بوده است، زيرا هنگامي كه مشركان، قرآن را همچون ساير معجزات فراتر از اسباب و علل عادي يافتند با انتساب آن به امور مرموز و ناشناخته، الهي بودن آن را انكار كردند. همچنين در اين مقاله ديدگاه اكثر مفسران كه بر پايه روايتي غير مستند، جدايي افتادن بين افراد قبائل و خانواده ها را منشا و دستاويز صدور اتهام سحر به قرآن دانسته اند، نقد شده و اين ديدگاه كه منشا اصلي صدور اين اتهام را نفوذ غير عادي قرآن در قلب ها دانسته، تاييد شده است.
خلاصه ماشینی:
"اما در خصوص اتهام سحر به قرآن کریم، این تحلیل با ظاهر سخن ولید در آیات سوره مدثر و در روایات شأن نزول سازگار نیست؛ چرا که وی به دنبال طرح اتهام سحر، قرآن را سخن بشر معرفی میکند نه سخن جن: (إن هذا إلا سحر یؤثر، إن هذا إلا قول البشر( و در روایت ابنعباس نیز نقل شده که ولید ابتدا در مقابل ابوجهل تصریح میکند که قرآن سخن جن نیست (نکـ: صنعانی، بیتا، 3: 362-363؛ حاکم نیشابوری، بیتا، 2: 506-507؛ واحدی، بیتا، 1: 381-382).
2. منشأ دانستن تفرقهانگیزی بین مردم برای ایراد اتهام سحر از جانب مشرکان، تنها بر پایۀ داستان غیر مستند مقاتل بین مفسران رواج یافته، و تحلیل صحیح و سازگار با فضای عصر نزول نیست؛ چرا که اسلام در مکه و به ویژه در اوائل نزول، تنها در حد اختلاف نظر و عقیده بین مسلمانان و مشرکان مطرح بود، و مسلمانان در این دوره در کنار خانواده و قبیلۀ خود زندگی میکردند، و مسالۀ جدا شدن مسلمانان از قبیله و خانواده و دوستان مربوط به سالهای آخر حضور پیامبر در مکه و به خصوص سالهای پس از هجرت میباشد که قرآن مسلمانان را به هجرت فرا میخواند."