چکیده:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی زبان زنانه در «سگ و زمستان بلند» اثر شهرنوش پارسیپور و «علفها آواز میخوانند» اثر دوریس لسینگ میپردازد. پارسیپور و لسینگ در این آثار با انتخاب زنان به عنوان قهرمان اصلی اثر به بررسی موقعیت و جایگاه زن در اجتماع، مشکلات و محدودیتهایی که وی در جامعه مردسالار با آن مواجه گردیده است میپردازند. با توجه به این نکته که این دو اثر اولین آثار منتشرشده دو نویسنده زن مذکور میباشد، برای کندوکاو درباره این پرسش که آیا این دو اثر از زبانی مختص زنان بهرهمند شدهاند، قصد داریم در این مقاله به شرح رابطه فمینیسم و زبان زنانه پرداخته، تلاشهای این نهضت در جهت دستیابی زنان به زبانی خاص که از دستاویزهای اصلی نویسندگان زن در جهت بیان مسائل و دغدغههای زنان گردد، را مورد بررسی قرار دهیم. در ادامه با تعمق در آثار مذکور به بررسی زبان زنانه در این آثار توجه نماییم.
خلاصه ماشینی:
پارسیپور و لسینگ در این آثار با انتخاب زنان به عنوان قهرمان اصلی اثر به بررسی موقعیت و جایگاه زن در اجتماع، مشکلات و محدودیتهایی که وی در جامعه مردسالار با آن مواجه گردیده است میپردازند.
با توجه به این نکته که این دو اثر اولین آثار منتشرشده دو نویسنده زن مذکور میباشد، برای کندوکاو درباره این پرسش که آیا این دو اثر از زبانی مختص زنان بهرهمند شدهاند، قصد داریم در این مقاله به شرح رابطه فمینیسم و زبان زنانه پرداخته، تلاشهای این نهضت در جهت دستیابی زنان به زبانی خاص که از دستاویزهای اصلی نویسندگان زن در جهت بیان مسائل و دغدغههای زنان گردد، را مورد بررسی قرار دهیم.
دلیل انتخاب این دو اثر تشابه فراوان آنها از منظر جنسیت نویسندگان و همچنین، زبان زنانه بکاررفته از سوی ایشان و توجه به این نکته مهم که هر دو رمان اولین اثر منتشرشده دو نویسنده است میباشد.
همچنین در مقاله «مقایسه نمودهای جنگ در رمان «سووشون» سیمین دانشور و رمان «اسیر خشکیها» اثر دوریس لسینگ در پرتو نقد زنانه شوالتر» نوشته لیلی جمالی، در فصلنامه مطالعات ادبیات تطبیقی دانشگاه آزاد جیرفت، پاییز 1388 واکنش دو نویسنده به یک واقعیت اجتماعی مشترک نظیر جنگ، مورد بررسی واقع گردیده است.
زنان در توصیف و بیان عواطف و احساسات خویش از رنگها استفاده مؤثر مینمایند که این نیز بخشی از ساختار زبان زنانه گردیده و به طور مشترک در آثار مذکور به چشم میخورد.