چکیده:
ادبیات مقاومت بیانکنندة اعمال و احساسات مردمی است که در برابر تعدی متجاوزان قرار گرفتهاند و هدف از آن وحدت گروههای مختلف اجتماعی برای ایستادگی در برابر این تهاجم است. شاعرانی که در این زمینه شعر سرودهاند با نوآوری به بیان عواطف جمعی؛ از جمله حس تمرد در برابر دشمن، شهادت طلبی و امید پرداختهاند. چنانکه با ستایش از استقامت مردم در سرودههای خویش، آنان را از پذیرش ذلت برحذر داشته و به قیام و ایستادگی دعوت کردهاند. اسد محمد قاسم از جمله شاعران فلسطینی است که به طور گسترده، از اشعار خویش برای ایجاد روحیة مقاومت بهره گرفته است. وی علی رغم شهرت و اقبال بیش از پنج دهه به سرایش اشعار مقاومتی، کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، لذا به نظر میرسد، این جستار در پرداختن به این شاعر از این منظر، پیشگام باشد. شاعر برای بیان دیدگاههای خود از قالبهای شعر نو و شعر کلاسیک به تناسب موضوع بهره گرفته، و موسیقی شعر را متناسب با اوضاع عاطفی حاکم بر آن اشعار انتخاب کرده است. اسلوبهای مورد استفاده وی اسلوب تهکم، استفهام و خطاب است که با موضوعات اجتماعی تناسب بیشتری دارد.
خلاصه ماشینی:
بررسی مضامین پایداری در شعر اسد محمد قاسم 1 نعیم عموری، استادیار گروه زبان وادبیات عربی دانشگاه شهید چمران اهواز سمیرا احمد زاده، دانشجوی کارشناسی ارشد رشتة زبان وادبیات عربی دانشگاه شهید چمران اهواز چکیده ادبیات مقاومت بیانکنندة اعمال و احساسات مردمی است که در برابر تعدی متجاوزان قرار گرفتهاند و هدف از آن وحدت گروههای مختلف اجتماعی برای ایستادگی در برابر این تهاجم است.
«اسد محمد قاسم» از شاعران معاصر فلسطینی است که در دورههای مختلف زندگی خود؛ در وطن، زندان و تبعیدگاه همواره منادی مبارزه و مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست بوده و در این راه انتقاد از حاکمان بی کفایت کشورهای عربی را نیز فراموش نکرده است.
(سلیمان، 2012م: 92) صدای اسد محمد قاسم همواره گویای آرمانهای عامة مردم بود، لذا حوادث دهة پنجاه و گرایشهای آن در شعر وی نمود داشت؛ بگونهای که گویا او شعارهای میهنی را به شکل سرود یا ترانه درمیآورد؛ اما هرگز شعر خود را به بیان شبهات بکار نگرفت و این نشان از عمق دید سیاسی وی بود.
» شاعر به صورت ضمنی به علل سیطرة دشمن اشاره میکند که همانا انسانهای ضعیف النفسی هستند که در برابر اشغالگران کرنش کرده، تن به ذلت میدهند؛ اما وی اعلام میکند از این پس دیگر چنین بردگانی بین آنها نیست؛ زیرا برخی فرار کرده و خود را پنهان کردهاند و برخی دیگر را به کام مرگ فرستاندند؛ بنابراین وطن به علت وحدت مردم علیه دشمن، یکپارچه تبدیل به شعلة آتشی شده است که تنها یک شعار آنان را گرد هم میآورد و آن نیز از بین بردن دشمن است و در این راه حتی کودکان و کهنسالان نیز به خون دشمنانشان تشنه هستند.