چکیده:
اﯾﻦ واﻗﻌﯿﺖ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻤﺎن اﻣﻨﯿﺘﯽ در ﻓﺮدای ﺟﻨﮓ ﺳﺮد وارد ﻋﺮﺻﻪ ﺗﺎزهای ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ، از اﺟﻤﺎع ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻣﻨﯿﺘﯽ ﺟﻬﺖ اﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﯾﺪ، ﻣﺠﺒﻮر ﺷﺪه ﺗﺎ از ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺳﻨﺘﯽ ﺧﻮد ﺑﺮ ﺗﻬﺪﯾﺪ، ﮐﺎرﺑﺮد و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺻﺮف اﺣﺘﺮاز ﺟﺴﺘﻪ، ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﻤﻮدن ﺑﺮﺧﯽ از ﺗﺤﻮﻻت ﺑﻨﯿﺎدﯾﻦ، ﺑﻪ اﺑﻌﺎد و ﻣﻼﺣﻈﺎت ﺗﺎزهای در ﺗﻌﺮﯾﻒ اﻣﻨﯿﺖ دﺳﺖ ﯾﺎﺑﺪ. ﺣﻮزه ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺮاﯾﺶﻫﺎی اﺛﺒﺎت ﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺣﻮزه ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﯽ ﻣﺎدر-ﯾﻌﻨﯽ ﺣﻮزه رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ-در اﺑﺘﺪا ﮔﺮاﯾﺶ زﯾﺎدی ﺑﻪ ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی ﮐﻤﯽ در ﻣﻌﺎدﻻت اﻣﻨﯿﺘﯽ دارد ﮐﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ آن را ﻣﯽﺗﻮان ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ روﯾﮑﺮد ﺻﺮﻓﺎ ﻧﻈﺎﻣﯽ در ﺗﺤﺼﯿﻞ اﻣﻨﯿﺖ ﺑﺮای ﮐﺸﻮرﻫﺎ-از ﺳﻮی دوﻟﺖ ﻣﺮدان-ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮐﺮد. واﻗﻊ اﻣﺮ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ رﻏﻢ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺗﺤﻮﻻت ﻣﻬﻤﯽ ﮐﻪ در ﺣﻮزه اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ در ﻫﻤﻪ دورهﻫﺎ ﺷﺎﻫﺪ آن ﺑﻮدهاﯾﻢ، ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺳﻠﺒﯽ آن ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪه و ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎن ﺟﻨﮓ ﺳﺮد اﯾﻦ وﯾﮋﮔﯽ ﺣﻀﻮر و اﺳﺘﻤﺮار دارد. ﺑﺪون ﺷﮏ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ راﺑﻄﻪای ﻧﺰدﯾﮏ در ﻣﯿﺰان ﺳﻄﺢ ﻋﻠﻤﯽ اﻓﺮاد آن ﺟﺎﻣﻌﻪ دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﭘﺮﮐﺮدن ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮐﺸﻮر در ﺑﺤﺚ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ، ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺨﺸﯿﺪن ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻋﻠﻢ و ارﺗﻘﺎی ﺳﻄﺢ ﮐﯿﻔﯽ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ دارد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬاری ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺑﺨﺶ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ و ارﺗﻘﺎی ﺳﻄﺢ ﻋﻠﻤﯽ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﺑﺮ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ، ﺿﺮوری اﺳﺖ، ﺑﻪ دوﺳﻮﯾﻪ ﺑﻮدن و ﺗﻔﺎوت ﺳﻄﻮح ﺗﻌﺎﻣﻼت ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮد. از اﯾﻦ رو ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع از ﻣﻨﻈﺮ ﺑﺨﺶ اﻣﻨﯿﺖ ﻧﮕﺮﯾﺴﺘﻪ ﺷﻮد ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮای دو ﺳﻄﺢ ﻣﺘﻔﺎوت ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮد ﭼﺮا ﮐﻪ ارﺗﺒﺎط ﻣﯿﺎن اﯾﻦ دو ﺳﻄﺢ، ﺗﻌﺎﻣﻠﯽ ﻣﻠﯽ- ﺑﺨﺸﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻢ روﯾﮑﺮدﻫﺎ و ﭘﺎراداﯾﻤﻬﺎی ﺑﺨﺶ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ و ﻫﻢ ارﺗﻘﺎی ﺳﻄﺢ ﻋﻠﻤﯽ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ در ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ را ﻣﺪ ﻧﻈﺮ دارد. ﺳﻮاﻟﯽ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﺧﺼﻮص ﻣﻄﺮح اﺳﺖ اﯾﻦ ﮐﻪ ارﺗﻘﺎی ﺳﻄﺢ ﻋﻠﻤﯽ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﭼﻪ ﺗﺄﺛﯿﺮی ﺑﺮ ﮔﻔﺘﻤﺎن اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ دارد؟ در ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﻮال اﯾﻦ ﻓﺮﺿﯿﻪ ﻣﻄﺮح ﻣﯽﺷﻮد، ﮔﻔﺘﻤﺎن اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺑﯽﺗﺄﺛﯿﺮ از ﻣﯿﺰان ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻋﻠﻢ در داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﻧﯿﺴﺖ و ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺘﻤﺎن اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ را در ﺳﻄﺢ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ارﺗﻘﺎء ﺑﺨﺸﯿﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺗﻬﺪﯾﺪی ﺑﺮ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ و ﯾﺎ ﻓﺮﺻﺘﯽ در ﺟﻬﺖ ارﺗﻘﺎی امنیت ملی می باشند.
خلاصه ماشینی:
از این رو تنها نباید به موضوع از منظر بخش امنیت نگریسته شود بلکه برای دو سطح متفاوت توجه کرد چرا که ارتباط میان این دو سطح، تعاملی ملی- بخشی است که هم رویکردها و پارادایمهای بخش امنیت ملی و هم ارتقای سطح علمی دانشگاهها در موضوع مورد بحث را مد نظر دارد.
سیاستگذاران مذکور سیاستهای امنیتی را نه بر مبنای یک درک کلی از امنیت بلکه به اساس منافع سیاسی، اقتصادی، استراتژی و جغرافیای خود وضع میکنند که در اکثر مواقع این گونه سیاستها از آنجائیکه با منافع امنیتی واحدهای سیاسی دیگر در تصادم قرار میگیرد خود به عامل امنیت زدا در سطح بین المللی تبدیل گردیده و پدیده معمای امنیتی را بوجود میآورد.
نقش امنیت ملی در ارتقای سطح علمی دانشگاه ها دانشگاه، به عنوان یک نهاد راهبردی در آموزش سرمایه ملی، هدایتگری مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی را در جهت تحقق و پایداری امنیت ملی بر عهده دارد.
از این رو نقش دانشگاه برای ارتقای امنیت ملی در بین دانشجویان به عنوان سرمایه ملی، از جایگاهی مهم و حساس در بین سایر طبقات جامعه برخوردار است.
از این رو نقش دانشگاه برای ارتقای امنیت ملی در بین دانشجویان به عنوان سرمایه ملی، از جایگاهی مهم و حساس در بین سایر طبقات جامعه برخوردار است.
از این رو تنها نباید به موضوع از منظر بخش امنیت نگریسته شود بلکه برای دو سطح متفاوت توجه کرد چرا که ارتباط میان این دو سطح، تعاملی علمی- ملی است که هم رویکردها و پارادایمهای بخش دانشگاهی و هم سطح امنیت ملی در موضوع مورد بحث را مد نظر دارد.