چکیده:
حاکمیت نظم و قانونمداری از مهمترین مولفههای اجتماع بهسامان است که بستر امنیت و آرامش را برای سیر افراد در جهت اهـداف فـردی و جمعی امکانپذیر میسازد. دستیـابی به جامعـة بهرهمند از نظم عمومی، نیازمند وجود قوانین مربوط و مابازای قانونی مناسب برای اجرای این قوانین است. بیشک مهمترین ضامن اجرای قوانین دارای جنبه نظم عمومی، دولتها و نهادهای اجتماعی قضایی و انتظامی هستند؛ اما توجه به اخلاقیات، حاکی از وجود مابازای اخلاقی و درونی برای رعایت قوانین یادشده است. ازاینرو هماهنگی و همراهی الزامات خارجی و درونی، مهمترین دستاورد برای رسیدن به نظم عمومی خواهد بود. در تحقق این هدف، مفهوم وجدان اخلاقی با توجه به کارکردهای آن، نقش اساسی دارد. در این نوشتار با مراجعه به آرای اندیشمندان، ضمن مفهومشناسی «وجدان اخلاقی»، تاثیر این عامل در دسترس و همگانی برای تربیت افراد اخلاقی و بهتبع آن تشکیل جوامع اخلاقی که نظمداری و قانونمداری را سرلوحه فعالیتهای خود قرار دهند، بررسی شده و تلاش گردیده است تا مفهوم اخلاقی وجدان به صورتی کاربردیتر ارائه شود.
Governance of discipline and rule of law is one of the most important factors of an organized community that provides the security and tranquility grounds for people to move in the direction of their individual and collective purposes. To achieve a society enjoying public order there is a need to related laws and appropriate legal case to enforce these laws. Undoubtedly¡ the most important guarantee for enforcing the laws with public discipline aspects are the governments¡ social¡ judicial and police institutes; however¡ considering ethics indicates ethical and internal case to observe the mentioned laws. Therefore¡ coordination and accompaniment of the internal and external requirements are the most important achievements to reach public discipline. To realize this purpose¡ the concept of ethical conscience with its functions has a fundamental function. By referring to scholars viewpoints¡ in addition to studying the concept of ethical conscience¡ the effect of this available and public factor for training ethical people followed by formation of ethical societies which put discipline and rule of law at their first priorities are studied and it has been attempted to propose the ethical concept of conscience in a more functional form.
خلاصه ماشینی:
(سنهوری، بیتا: 399) تاکنون روشن شد که هدف اساسی نظم عمومی، تحقق منافع و مصالح جوامع است؛ اما باید توجه داشت که استقرار این نظم عمومی بهواسطه حقوق و قوانین اجتماعی میسر است و برای اینکه حقوق بتواند به هدف خود، یعنی استقرار نظم عادلانه در روابط اجتماعی دست یابد، باید اجرای قواعد آن الزامی و دارای ضمانت اجرایی مناسب باشد.
گستره ضمانت اجرایی وجدان اخلاقی مشاهده افرادی که دارای وجدان صحیح هستند، ولی وجدان خود را پایمال میکنند و عدهای که برای زمان طولانی، وجدان خود را از فعالیت بازمیدارند و گروه دیگری که چنان از فعالیت وجدان جلوگیری میکنند که گویی شرایط وجود آنان، عوامل انعقاد و تکوین وجدان را با خود نیاورده است، این سؤالها را ایجاد میکند که آیا وجدان بهطورکلی از فعالیت میافتد؟ اگر پاسخ مثبت است، میتوان از پدیده وجدان اخلاقی در عموم انسانها بحث کرد؟ در پاسخ باید گفت تنوع افراد در پدیده وجدان، به تنوع آنان در پدیده تعقل بیشباهت نیست و این مسئله منحصر به وجدان نبوده، حتی نیروی تعقل و تجسم و اراده و دیگر نیروهای درونی ما نیز از همین قبیل است.
افزون بر این، با توجه به اهمیت نقش معرفت نسبت به کارکردهای وجدان اخلاقی در زندگی اخلاقی، ضمن بررسی جنبههای مختلف وجدان اخلاقی و کارکردهای مهم آن، این نتیجه حاصل شد که اگر یک قانون، ضامن اجرای درونی نداشته باشد، نظم اجتماعی تنها در صورتی تأمین میشود که برای هر یک از افراد، نگهبانی گمـارده شود؛ لکن رفتار اجتماعی بههیچوجه فقط بر اثر ترس از مجـازات خارجی تضمین نمیشود.