چکیده:
ادیب الممالک فراهانی یک از شاعران روزنامه نگار و برجستهی دوران پرتحول مشروطه است که سرودههایش جلوهای از ادبیات متعهد به انسان، سیاست و واقعیات اجتماعی آن دورهی ایران زمین است. وی از آن رو که همهی مراحل شکلگیری انقلاب مشروطه، دوران استبداد صغیر، فتح تهران و دوران انحراف انقلاب و سرخوردگی از مشروطیت را درک نموده، به خوبی توانسته است، رسالت تاریخی و اجتماعی خویش را در راستای بیدارسازی ایرانیان و هدایت به سوی جوامع مترقی به خوبی به انجام رساند.او از نخستین و برجستهترین شاعران عصر مشروطیت است که علیه استبداد واستعمار برمیخیزد و به مناسبت های مختلف به شرح وقایع مشروطه میپردازد و هدفمندانه در زمینه بیداری و آگاهی مردم عصر خود میکوشد و آنان را به مبارزه علیه باطل تشویق و تهییج میکند. این پژوهش به بررسی بازتاب مهمترین وقایع دوران مشروطیت در سرودههای این شاعر برجسته پرداخته است تا بتوان میزان تاثیر اقدامات این شاعر را بر تاریخ و ادبیات این سرزمین مشخص نمایند.
خلاصه ماشینی:
به طور مثال ادیب در مورد ستایش از علم ، دانـش و خرد و خردمند با ژرف نگری ای که ریشه در تاریخ کهن سرزمینش دارد چنین می سراید: غرض از علم چه ؟ واقف به حال خویشتن گشتن کــه از چــه روی گــرفـتــار رنــج و بــلاسـت غرض از علــم چه ؟ پی به حقــوق خـود بـردن کــه از چـه دست خوش و پایمال جور و جـفاست (همان ، ١٣٨٤، ٢: ١٢ و ١١٩) و در جای دیگر با قیاس جایگاه علم و هوشیاری ایرانیان و اروپاییان ، غیرت فارسی زبانان را بـه درد می آورد: ما همه مست و دشمنان باهوش ما همه خواب و حاسدان همه بیدار ( همان ، ٢٣٠) وطن دوستی و دفاع از حریم میهن در مقابل غافلان داخلی و مخالفان بیگانه ، یکی دیگر از مهـم ترین درون مایه های شعر ادیب الممالک در این دوره اسـت ؛ کـه تـأثیر بسـزایی در تنـویر اذهـان عمومی در فضای سیاسی جامعه و شور و هیجان پیش از انقلاب و شکل گیـری جریـان مشـروطه داشته است : مادر توست این وطن که در طلبش خصم نــــار تــطاول به خاندان تو افکند (گرمارودی ، ١٣٨٤، ١٦٣:٢) و دوش گــــفتم بـــه دوستــــی که بود حفــظ این آب و خاک بر همه دین راز حــــب الــوطــن مــن الایــمــان هسـت دســتــور سیـــد ثقلیـــن (همان ، ٩٣١) 40 ادیب سقوط ایران زمین از قله عظمت تمدن و قدرت را در مقایسـه بـا وطـن دوسـتی هـا و از خودگذشتگی های ملت ژاپن این گونه به تصویر می کشد: حدیــث شـــوکت ژاپــن بگو و میـــکادو اگر حدیث کنی این چنین حدیث رواســت چگونه شد که چنین زود گشت صاحب رشد که این مثابه در او قدرت است و استیلاست (همان ، ١٢٢) برخی اشعار وی در این زمینه به عنوان مثلی در منابر توسط واعظان برای تشویق و تهییج مـردم به مبارزه خوانده می شود.