چکیده:
یکی از مسائل بحث انگیز دربارة قرآن، ادعای وجود قصههای اسطورهای در آن است که در دورة معاصر محمد احمد خلف الله طرح کرده است. برخی دانشوران این دیدگاه را نقد کرده و ادلة فراوانی در رد آن آوردهاند. مقالة حاضر اصلیترین دلیل خلفالله یعنی آیات مشتمل بر عبارت «اساطیر الاولین» را از منظری متفاوت و بر اساس منهج ادبی وی، نقد و بررسی نموده است.حاصل بررسی این است که تحلیل آیات بر اساس روش تفسیر ادبی، دال بر فقدان قصههای اسطورهای در قرآن است؛ زیرا در بررسی ادبی، باید آیات به ترتیب نزول، تنظیم و تفسیر شود. به کار گیری این روش نشان میدهد بر خلاف تحلیل خلفالله، پیش از آن که خداوند قصهای نازل کند، مشرکان بارها قرآن را «اساطیر الاولین» خوانده بودند و حتی اگر بپذیریم قرآن این نسبت را از سوی مشرکان نقل کرده و آن را رد نکرده است، مقصود از وجود اساطیر در قرآن نمیتواند قصههای آن باشد. البته با دقت در سیاق آیات مذکور، به دست میآید که این آیات قویا درصدد نفی و انکار اسطورهای بودن مضامین آیات قرآن است.سنت گفتار و رفتار و تأیید رسول خدا و جانشیان اوست. هر چند اکثر دانشمندان فریقین، سنت را برای دستیابی به معارف دینی معتبر شمردهاند، اما اعتبار سنت کمتر از منظر قرآنی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله در صدد اثبات اعتبار سنت معصومان با استمداد از آیات قرآن است. در این باب، اعتبار گفتار پیامبر اکرم با دو دسته از آیات مستدل شده است: دستة اول آیاتی که یکی از وظایف رسول گرامی اسلام را تبیین آیات قرآن معرفی میکند و دستة دیگر آیاتی است که مسلمانان را ملزم به اطاعت بیقید و شرط از رسول خدا مینماید. اعتبار رفتار رسول خدا نیز به آیاتی که آن حضرت را اسوة مسلمانان معرفی میکند، قابل استناد است. به عقیدة شیعه گفتار و رفتار جانشیان رسول خدا نیز از اعتبار برخوردار است و آیة تطهیر که دلالت بر عصمت اهلبیت دارد و نیز آیة اولی الامر که اطاعت بیقید و شرط آنان را لازم میداند، دلالت بر اعتبار سنت اهلبیت دارد. علاوه بر این، حجیت سنت اختصاص به امور دینی و زمان و مکان خاصی ندارد و نیز اعتبار آن متوقف بر اعتبار قرآن نیست، بلکه از راههای دیگری نیز قابل ثبات است.
خلاصه ماشینی:
"3. در یک مورد نیز خداوند سخن مشرکان را مبنی بر اساطیر بودن قرآن رد کرده است: «و قالوا أسـطیر الاولین اکتتبها فهی تملی علیه بکرة و أصیلا ( قل أنزله الذی یعلم السر فی السمـو ت و الارض إنهو کان غفورا رحیما» (فرقان: 5 و 6)؛ و گفتند افسانههای پیشینیان است که هر بامداد و شامگاه بر او خوانده میشود و او آنها را برای خود باز مینویسد، بگو این [قرآن] را کسی فرو فرستاده است که راز نهان را در آسمانها و زمین میداند.
دومین آیة مشتمل بر اساطیر الاولین آیة 5 سورة فرقان است؛ یعنی چهل و یکمین سوره نازل شده، این آیة شریفه نیز در سیاق آیات معاد و احیای مردگان و بعث و نشور و انکار آن توسط مشرکان نیست؛ بلکه سخن از افک بودن قرآن است و این اتهام که پیامبر خود آنها را برساخته است بدون آن که وحی الهی باشد، و گروهی نیز او را در این کار یاری دادهاند.
نخستین باری که تعبیر اساطیر الاولین از جانب مشرکان در سیاق آیات معاد و احیای پس از مرگ بیان شده، در آیة 68 سورة نمل یعنی چهل و هفتمین سورة نازل شده و سومین آیة مشتمل بر این تعبیر است: و قال الذین کفروا أءذا کنا ترابا و ءابآؤنآ أ انا لمخرجون لقد وعدنا هـذا نحن و ءابآؤنا من قبل إن هـذآ إلا أسـطیر الاولین اما همچنان که از ظاهر آیه آشکار است، این آیه به قصهای در مورد احیای مردگان اشاره ندارد، بلکه بیانگر وعده به احیای پس از مرگ است که در کتب و نوشتههای پیشینیان هم بوده است."