چکیده:
از مهم ترین مباحث حقوق دریایی ، حمل و نقل دریایی است . صنعت حمل و نقل دریایی یکی از ارکان اساسی برنامه های عمران و توسعة اقتصادی کشورهای پیشرفته است . حمل و نقل از خدمات بسیار مهمی است که به صورت واسطه بین مراحل تولید و مصرف قرار می گیرد و چنانچه با پیشرفت های روز هماهنگ باشد، احتیاجات کلیة بخش های اقتصادی و اجتماعی را پوشش می دهد. برعکس بافت سنتی حمل و نقل موجب رکود در اجرای برنامه های عمرانی و اقتصادی کشورها خواهد شد. نقش صنعت حمل و نقل دریایی در تبادلات تجاری بین المللی و پیشرفت سریع و روند روبه رشد این صنعت به جایگاهی رسیده است که توسعة حمل و نقل اصلی ترین راهکار توسعة همه جانبه در کشورها شناخته شده و در حال حاضر بیش از ٩٠ درصد جابه جایی کالاها از طریق دریاها و راههای آبی صورت می گیرد. همچنین نقش بیمة دریایی در پوشش مسئولیت مالک کشتی اهمیت بسزایی دارد چرا که مالکین کشتی علاوه بر اینکه مسئول اعمال و خطای خودشان هستند مسئول عملیات کاپیتان و ملوانان نیز می باشند. همچنین نقش کانتینر در حمل و نقل دریایی اهمیت بسزایی دارد چرا که استفاده از کانتینر موجب کاهش ضایعات وارده و به حداقل رساندن بارگذاری تخلیه به کالاها از طریق ابزار و وسائل مکانیکی و جرثقیل ها است .
خلاصه ماشینی:
"٥- تفاوت دموراژ (خسارت تأخیر تخلیه و بارگذاری ) و خسارت معطلی کشتی «جالب است بدانیم که کشورهای دارای سیستم حقوقی کامن «از جمله انگلستان و آمریکا که دارای بزرگ ترین ناوگان حمل و نقل دریایی بوده و از اعضای کنوانسیون ١٩٢٤ بروکسل می باشند بین مفهوم دو واژة دموراژ و خسارت به لحاظ معطلی کشتی اختلاف قائل هستند و اصولا هرگاه در قرارداد اجارة کشتی دموراژ مشخص نشده باشد مالک کشتی یا موجر را مستحق دریافت «خسارت به لحاظ معطلی کشتی » می دانند که البته این اصطلاح بیشتر در حقوق انگلستان به کار برده می شود و درآمریکا به این خسارت اغلب تحت عنوان «خسارت با ماهیت دموراژ» اشاره می شود که اساسا این خسارت ، برخلاف دموراژ که مبلغ معینی در قرارداد است ، باید مبلغی باشد که خسارت واقعی مالک کشتی یا موجر را دربربگیرد.
از تفاوت های عمده ای که بین خسارت تأخیر در بارگذاری و تخلیة کشتی (دموراژ) و خسارت به لحاظ معطلی کشتی وجود دارد این است که در خسارت تأخیر در بارگذاری و تخلیة کشتی ، خسارت پرداختی به موجر محدود به همان مبلغی می شود که در قرارداد معین شده و موجر مستحق بیش از آن نیست و اصولا این خسارت مبلغ توافق شده ای است که در نتیجة به وجود آمدن شرایط خاص به مالک کشتی پرداخت می شود درحالی که خسارت به لحاظ معطلی کشتی مبلغ معین و محدودی که از قبل توافق شده باشد نبوده بلکه مبلغی است معادل با خسارت واقعی ای که مالک کشتی متحمل شده است و لازم نیست که واقعا اثبات کند بلکه به مجرد انقضای مهلت مجاز بارگذاری و تخلیه و توقف کشتی بعد از آن محقق می گردد به گونه ای که در صورت عدم وجود خسارت هم قابل وصول است درصورتی که خسارت ناشی از معطلی کشتی از جمله خسارت ناشی از نقض قرارداد بوده که مالک کشتی باید دچار خسارت شده باشد و در دادگاه ثابت کند که در نتیجة معطلی کشتی دچار چنان ضرری شده است ٢ ."