چکیده:
وجه غالب وجود امام خمینی، سلوک و بندگی ایشان و به تبع آن، شان هدایتگری امام از منظر عشق به مخلوق و بندگی خالق است. امام خمینی در کسب معرفت و گام زدن در عرصه سیاست و تلاش برای تشکیل حکومت و برپایی دولت با اتکال به قدرت الهی و اخلاص و قیام لله و با تاسی جستن به قرآن و مکتب حضرت رسول اکرم(ص) و اهل بیت ایشان(ع) بر این وجه حرکت کردند و وقتی هدف معرفت الله باشد بی شک اندیشه عرفانی امام در حوزه سیاست و رهبری ایشان بیشترین نقش را می تواند ایفا کند. چرا که ایشان معتقد بودند حقیقت ما نیز عین سیاست ماست. لذا با توجه به تالیفات و تقریرات و شخصیت عرفانی امام خمینی و نقش بی بدیل ایشان در رهبری انقلاب اسلامی در این مقاله نیم نگاهی به عرفان سیاسی و سیاست عرفانی در آفاق اندیشه و عمل و بینش و گرایش امام خمینی که« انقلابی معنوی» به معنای جامع کلمه را در عصر جدید و دنیای نوین پدید آوردند داشته و به بررسی نقش و جایگاه عرفان امام خمینی در اندیشه سیاسی ایشان می پردازیم.
The dominant feature of Imam Khomeini’s character is his wayfaring and servitude to God and consequently his status as a guide in the light of love of creatures and servitude to God. In acquisition of knowledge and traversing the path of politics and trying to establish a government، he relied on the divine power، truthfulness، upraising in the way of God، the Quran، the school of the holy Prophet of Islam and his holy progeny. When the goal is knowledge of God، undoubtedly، Imam’s mystical thought can play the strongest role in the field of his leadership and politics. In fact، he maintained، “our truth is our very politics”. Therefore، given Imam Khomeini’s works، lectures، and mystical character as well as his unique role in leadership of the Islamic Revolution، attempts have been made in this paper to study Imam Khomeini’s political mysticism and mystical politics، which created a “spiritual revolution” in its broad sense in the modern age. Also the role and status of Imam Khomeini’s mysticism in his political thought is studied in this paper.
خلاصه ماشینی:
همواره این موضوع مورد توجه و تفکر و خاستگاه آراء و انظار اصحاب معرفت و معنا و حکمت و حکومت بوده است که اساسا چه رابطه ای بین معنویت گرایی عرفانی با سیاست ورزی اجتماعی وجود دارد؟ بر این اساس برای ورود به این بحث ، باید این موضوع را در اندیشه و سلوک عرفا جستجو کرد و به علت اینکه اولین عارفی که قیام کرد و انقلابی عظیم به وجود آورد و خود در رأس آن قرار گرفت امام خمینی بود لذا بررسی این موضوع در این شخصیت بزرگوار و حکیم و سیاستمدار بهتر میتواند ما را به مقصد برساند، چرا که ایشان با درک و دریافت ویژه ای که از اسلام داشت آن را دینی کامل و جامع میدانست و معتقد بودند که اسلام میتواند پاسخگوی همۀ نیازهای مادی و معنوی انسان در همۀ ادوار و اعصار باشد.
اصلاح سوم ١٣٩٤/٤/٢٣ 63 علامه محمد تقی جعفری در کتاب عرفان اسلامی نیز اعتقادی نظیر آنچه امام بدان معتقد است ، دارد و چنین می نویسد که : «سیاست انسانی عبارت است از مدیریت و توجیه مردم جامعه به سوی عالی ترین هدف های مادی و معنوی آنان هم در قلمرو فردی و هم در قلمرو حیات اجتماعی، با همین تعریف از سیاست میگوییم یکی از عبادات بزرگ انسان ها فعالیت های سیاسی است ؛ زیرا بدون توجیه حیات انسانها، هیچ کسی توفیق عمل به عبادات و اخلاق و برخورداری از فرهنگ سالم را نمیتواند به دست بیاورد.