چکیده:
همزمان با بسط اندیشههای صوفیانه در جهان اسلام از قرن هفتم هجری به بعد و نزدیکی تصوف و تشیع به یکدیگر، رویکردهای صوفیانه در مقتلنگاری کربلا بهمانند برخی دیگر از مکتوبات دینی و تاریخی وارد شد. این مطلب بامطالعهی متون مکتوب این دوره و ردیابی شاخصههای اندیشهی تصوف در این متون قابل بررسی است. در پژوهش حاضر سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر پژوهش کتابخانهای به این سوال پاسخ داده شود که مقتل روضةالشهدا نگاشتهی حسین واعظ کاشفی- قرن دهم هجری- بهعنوان یکی از مقاتل مهم و مشهور واقعهی کربلا، از اندیشههای صوفیانه چه تاثیراتی پذیرفته است؟ در پاسخ مدعای این نوشتار این است که روضةالشهدا که به زبان فارسی نگاشته شده و شامل مناقب و مصائب اهلبیت (ع) خصوصا امام حسین (ع) است با توجه به گرایش واعظ کاشفی به طریقت نقشبندی، کاملا متاثر از گفتمان صوفیانه است؛ بهگونهای که ویژگیهای اندیشهی تصوف در مباحث مختلفی که نویسنده به آنها اشاره میکند آشکار است. تاثیرپذیری از مقولات صوفیانه حتی باعث برخی تحریفات در روایت واقعهی کربلا در این کتاب شده است.
خلاصه ماشینی:
"مقام بلا بوده ای و رنج کز تو مدام محنت و رنج و بلا برم (کاشفی، ١٣٩٠: ١٣٠) البته اشاره به ابتلای امام حسین (ع ) و اهل بیت (ع ) در میان نویسندگان و شعرای قبـل از کاشفی نیز سابقه داشته است ، چنانکه قـوامی رازی در نیمـه ی اول قـرن ششـم در یـک مثنوی با موضوع مرثیت سید الشهداء (ع )، چنین سروده است : آن تشنگان آل محمد اسیروار بر دشت کربلا به بلا گشته مبتلی (قوامی رازی، ١٣٣٤: ١٢٥) توضیح بحث بلا در کتاب روضۀالشهدا را از مقدمه ی آن شروع میکنیم : مقدمه با شعری شروع میشود که نخستین سخن مؤلـف و تعیـین کننـده ی خـط مشـی اصلی کتاب است : ای شربت درد تو دوای دل ما آشوب بلای تو، عطای دل ما (کاشفی، ١٣٩٠، ١٠٥) بلا در این بیت عطایی است که خداوند به بنده اش ارزانـی داشـته اسـت ، هـر چنـد کـه آشوب باشد.
اشـاره به کرامت ها، خواب ها، مکاشفه ها و پیشـگوییهـای اهـل بیـت (ع ) و پیـامبر (ص ) دربـاره ی زندگی امام حسین (ع ) خصوصا واقعه ی کربلا میتواند حداقل بیانگر نزدیکـی دیـدگاه هـای شیعی و صوفی و آمیخته شدن تدریجی برخی عقاید آنها باشد، چراکه این دست روایـات اگـر هم توسط برخی فـرق صـوفیه نگاشـته نشـده باشـند، در طـول تـاریخ توسـط آنهـا مـورد بهره برداریهای مختلفی قرار گرفته و در آثارشان تکرار شده اند درحالیکه در کتـب تـاریخ و مقتل دوره های آغازین تاریخ اسلام ورود این مباحث خیلی کمرنگ است ."