چکیده:
فیلم های متعارف مخاطب را پذیرنده جریان ثابت تصاویر تلقی می کنند و تماشای دوباره آنها به معنای تا آخر نشستن و دیدن مجدد همان جریان رویداد است . اما چه می شد اگر فیلم ها – به جای اینکه نمایش رویداد ثابتی باشند – متوجه مخاطب می شدند و او را در گشایش پیرنگ دخالت می دادند؟ چرا نمی شود داستان های روایت نشده را کشف کرد و چرا اجازه نمی دهیم مخاطب در روند شکل گیری رویداد مشارکت کند؟ بررسی روایت پنهان شده در لوای «چه می شد اگر...» و پیرنگ های قابل هدایت که مخاطبان در آنها نه تماشاگر منفعل ، بلکه مشارکت کننده ای فعال باشند، هم چالشی زیبایی شناسانه و هم فناورانه است . فیلم تعاملی علاوه بر یک مدل روایت مشارکت دهنده (روایت تعاملی )، نیازمند فناوری لازم برای ارائه نیز هست . هدف از پژوهش حاضر، بررسی و ارائه ساختار روایتی تعاملی است که بتواند در برنامه های نمایشی به کار رود. در این مسیر، نظریه های مربوط به ساختار روایت و روایت تعاملی مورد مطالعه قرار گرفته اند و با تحلیل ارتباط بین زیبایی شناسی ، روایت و تعامل و با ارائه آثار مرتبط ، به بحث پیرامون مدلی از روایت پرداخته ایم که در عین خلق روایت ، امکان کنترل آن توسط بیننده و همچنین دخالت مخاطب در تغییر پیرنگ را فراهم می کند. در مقاله حاضر پس از بررسی ساختار روایت از دیدگاه های مختلف و همچنین در بازی های رایانه ای ، مدل های تعاملی و ویژگی های این مدل ها و نقاط قوت و ضعف آنها بررسی شده تا مدلی برای روایت تعاملی فراهم شود که درگیری و تعامل عمیق مخاطب با روایت را میسر سازد و ضمنا تولید فیلم تعاملی مورد نظر با این مدل را به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه سازد.
خلاصه ماشینی:
در این مسیر، نظریه های مربوط به ساختار روایت و روایت تعاملی مورد مطالعه قرار گرفته اند و با تحلیل ارتباط بین زیبایی شناسی ، روایت و تعامل و با ارائه آثار مرتبط ، به بحث پیرامون مدلی از روایت پرداخته ایم که در عین خلق روایت ، امکان کنترل آن توسط بیننده و همچنین دخالت مخاطب در تغییر پیرنگ را فراهم می کند.
در مقاله حاضر پس از بررسی ساختار روایت از دیدگاه های مختلف و همچنین در بازی های رایانه ای ، مدل های تعاملی و ویژگی های این مدل ها و نقاط قوت و ضعف آنها بررسی شده تا مدلی برای روایت تعاملی فراهم شود که درگیری و تعامل عمیق مخاطب با روایت را میسر سازد و ضمنا تولید فیلم تعاملی مورد نظر با این مدل را به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه سازد.
بارت در ادامه درخواست می کند که نه فقط «فصل بندی های عمده روایت »، بلکه سازمان بندی بخش های کوچکتر، که به نظر او در پی رفت های منسجمی درهم می آمی زند، مورد بررسی توصیفی قرار گیرند: پی رفت ، توالی منطقی کارکردهای اصلی است که با روابطی منسجم و استوار به یکدیگر می پیوندند: هر پی رفت از جایی آغاز می شود که میان کنش و کارکرد پیشین مناسبیت منیقط وجود نداشته باشد و جایی پایان می گیرد که کنش با کارکرد بعدی مرتبط شود.
در این مدل ، بازیکنان از بین مسیرهای روایتی از پیش طراحی شده ، 1ĝ A Taxonomy ofAlternative Plots in Recent Films: Classifying the "Tarantino Efect" 2ĝ Forking path 3ĝ Alternative narrative 4ĝ Roger Ebert 5ĝ fractured narrative دست به انتخاب می زنند، که این کار اثرگذاری بر پیرنگ را امکان پذیر کرده و در عین حال امکان نقل داستان های خاص را به نویسندگان می دهد.