چکیده:
قرآن کریم به عنوان کتابی که دارای منشا وحیانی است آموزه های معرفت شناختی ارزشمندی را درباره کرامت ، جایگاه و کلیت مبدا و معاد و زندگی انسان معرفی میکند که میتواند مبین انسان شناسی قرآنی باشد. در این زمینه در قرآن ضمن تفکیک محتوایی دو نوع کرامت ذاتی و اکتسابی، بر شایستگی در داشتن نوع اول و امکان کسب نوع دوم تاکید میگردد. قرآن انسان را به واسطه داشتن روح الهی، شایسته خلافت الهی خدا در زمین دانسته و او را مجهز به علم ، عقل ، اختیار و اراده آزادی میداند که قادر است سعادت و شقاوت خود را به طور ارادی و آگاهانه رقم زند. همچنین تاکید دارد که انسان تنها موجودی است که علم به اسماء الهی به او آموخته شد. نتیجه موهبت های فوق ، برتری، شرافت و حق حاکمیت انسان نسبت به دیگر مخلوقات الهی است که به واسطه این برتری و شرافت وجودی و معرفتی، قرآن حق تسخیر و بهره مندی از مخلوقات و مواهب الهی را در روی زمین به ایشان ارزانی میکند، تا ضمن به فعلیت رساندن قابلیت خلیفه الهی خود امکان تحقق حکومت الهی خدا را در روی زمین برقرار سازد که همان حکومت صالحان بر روی زمین است . قرآن البته به موانع رشد معنوی و خلیفه الهی انسان نیز، اشاره دارد که شرک، گناه ، جهالت و خودبینی نمونه ای از آنهاست . توجه به جامعیت چنین آموزه های معرفت شناختی قرآن میتواند ما را در شناخت ابعاد معرفتی انسان توانمند سازد که همان خواسته علوم انسانی و انسان شناسی جدید است .
خلاصه ماشینی:
"در این زمینه باید گفت که مجموعه آیات قرآن دلالت دارند که در جریان خلقت انسان در آن روح الهی دمیده میشود و خداوند / 50 خودش را احسن الخالقین مینامد، نشان دهنده این است که آفرینش چنین موجودی می - / / حسنا بایستی دارای هدفی متعالی باشد و نیز تکامل مجموعه صفات معرفتی، وجودی و اخلاقی در انسان که نقطه پایانی ندارند نشان دهنده ویژگی جاودانی طلبی و سیری ناپذیری او در کسب کمالات و حتی رذایل است ، یعنی صفت نامتناهی و جاودانی طلبی میتواند مبین ساختار وجودی و منزلت خاص انسان در نظام هستی باشد؛ تا آنجا که او در جهت کمالات شایسته به مقام قرب الهی داخل شده و عبد صالح و خلیفه خدا و انسان کامل می - گردد و در جهت عکس سر بر عصیان و طغیان نهاده و خود را بجای خدا میبیند.
چنین امکانی از سوی خدا برای انسان ، موجب / حسنا طرح این پرسش میشود که کدام صفت انسان باعث شده تا این اندازه نزد خدا دارای مقام و منزلت الهی گردد، طوری که مجموعه مخلوقات جهان مادی در خدمت زندگی و رشد او قرار بگیرند؟ در پاسخ به این سوال ، بایستی به علل کرامت الهی انسان توجه داشت که در صفحات قبل ذکر شد، یعنی روح الهی، آفرینش به دست خدا، موهبت عقل ، اختیار و علم و مقام خلیفه الهی انسان ، است که او را در جایگاهی نشانده که دیگر مخلوقات نه تنها فرع هستی او باشند، بلکه هستی آنها وسیله و ابزاری برای معاش و زندگی او باشند و به اجازه دخل و تصرف در آنها به طرق گوناگون نیز داده است ."