چکیده:
چکیده : با پذیرش اسلام توسط غازان خان و مغولان ساکن در ایران مسئله جدیدی رخ نمود وآن تبیین جایگاه خلیفه عباسی و نحوه تعامل و ارتباط با وی بود. پذیرش سیادت معنوی خلیفه با دیدگاه مغولان در تعارض جدی قرار داشت و مساوی تایید برتری ممالیک بود. ایلخان به دنبال راهی بود که، علاوه بر حفظ اسلام نیازی به تایید خلیفه نباشد، لذا شاهد تمایلاتی از جانب غازان به مذهب شیعی امامی می باشیم . دوره غازان خان از لحاظ توجه به مذهب شیعه امامیه از اهمیت بسیاری برخوردار است و می توان آن را در حکم سنگ بنای رسمیت تشیع در عهد صفویه دانست. در شکل گیری این روند علاوه برعقاید فردی ، مؤلفه های فرهنگی و بینش حاکم بر قوم غالب که به صورت آشکار و پنهان اثرگذار بوده اند ،نمی توان از نقش عوامل سیاسی و مسائل زمان به راحتی گذشت. جهت گیری سیاسی، مذهبی غازان خان متأثر از فرهنگ حاکم بر اکثر مسلمانان در ارتباط با خلافت عباسی که توسط ممالیک احیا شده بود و مؤلفه های حاکم بر روابط ایلخانان با ممالیک وشرایط خاص این دوران می باشد .این تاثیر و تاثر در رویکرد غازان به مذهبی غیر از مذاهب مورد تایید خلافت مصر و سعی در استفاده از برخی آرای فقهی و اندیشه های سیاسی ادوار گذشته ایران قابل مشاهده است.به دنبال پذیرش اسلام ازجانب غازان خان و مغولان سـاکن در ایـران ، مسئله ای جدید رخ داد که عبارت بود از تبیین جایگاه خلیفۀ عباسـی و چگونگی تعامل و ارتباط با وی. پذیرش سیادت معنـوی خلیفـه بـا دیدگاه مغولان ، تعـارض اساسـی داشـت و مسـاوی بـا تأییـد برتـری ممالیک بود. ایلخان به دنبال راهـی بـود کـه در آن ، عـلاوه بـر حفـظ اسلام ، نیازی به تأیید خلیفه نباشد؛ از این روی، غازان خان به مـذهب شیعی امامی تمایلاتی داشت . دورة فرمانروایی غازان خان ازلحـاظ توجـه بـه مـذهب شـیعۀ امامیـه ، اهمیت بسیار دارد و میتوان آن را سنگ بنای رسمیت تشیع در عهـد صفویه دانست . در شـکل گیـری ایـن رونـد، عـلاوه برعقایـد فـردی، مؤلفه های فرهنگی و بینش حاکم بر قوم غالب که به صورت آشـکار و پنهان اثرگذار بوده اند، نمیتوان از نقش عوامـل سیاسـی و مسـائل زمان به راحتی چشم پوشید. جهتگیری سیاسی- مـذهبی غـازان خـان ، متأثر از فرهنگ حاکم بر بیشتر مسلمانان در ارتباط با خلافت عباسی که ازجانب ممالیک احیا شـده بـود و مؤلفـه هـای حـاکم بـر روابـط ایلخانان با ممالیک و وضعیت خاص ایـن دوران اسـت . ایـن تـأثیر و تأثر در رویکرد غازان به مذهبی غیراز مـذاهب مـوردتأییـد خلافـت مصر و سعی در استفاده از برخی آرای فقهی و اندیشـه هـای سیاسـی ادوار گذشتۀ ایران ، قابل مشاهده است .
خلاصه ماشینی:
"غازان خان با توجه به سـنن مغولی و دیدگاه سیاسی حاکم ، به درستی دریافت پـذیرش سـیادت معنـوی خلافـت و اخـذ مشروعیت از کانال سنتی آن ، مساوی با پذیرش برتری ممالیک اسـت کـه اندیشـۀ غلبـه بـر آنها را در سر دارد؛ با این وصف ، وی درصدد یافتن راهی بود تا علاوه بـر حفـظ مسـلمانی، به تأییدشدن ازسوی خلافت نیازی نداشته باشد و بدین منظور، او از دو امکان استفاده کرد: نخست ، توجه به آرای فقهی و اندیشـۀ سیاسـی فقهـای دوره هـای گذشـته و معاصـر دربـارة کسب مشروعیت و دوم ، گرایش به سمت تشیع و تقویـت مـذهب شـیعۀ اثنـاعشـری؛ از ایـن روی، این دوره در تاریخ تشیع ایران ، جایگاهی ویژه دارد.
در مقالۀ حاضر کوشیده ایم تأثیر احیای خلافـت ازجانـب ممالیـک در مصـر و پـذیرش اسلام ازسوی غازان خان بر رویکرد و توجه وی به تشیع را بررسـی کنـیم و بـه پرسـش هـای زیر پاسخ دهیم : مؤلفه های حاکم بر اندیشۀ بیشتر مسلمانان دربـارة سـیادت معنـوی خلافـت عباسی و لزوم کسب حمایت و تأیید وی درراستای مشروعیت حکومـت ، چگونـه و چقـدر در شکل گیری رویکرد غازان به تشیع ، مؤثر بوده است ؟ سهم دیدگاه حاکم بر مغول دربارة ایجاد حکومتی جهانی چقدر بوده است ؟ آیا درگیری با ممالیک در این فرایند، نقش داشته است ؟ باآنکه علایق شخصی بر گرایش مذهبی افراد اثر میگذارد، دربارة حکمرانان نمیتوان پذیرش دین و مذهبی خاص را در گرایش شخصی محدود کرد و بـرای عوامـل سیاسـی و فرهنگ حاکم بر یک دورة خاص ، نقشی قائل نشد."