چکیده:
یکی ازپدیده های زبانی که ناگزیرمترجمان قرآن کریم درترجمه ء آیات باآن مواجه اند،واژگان مشترک لفظی قرآن کریم است ؛ الفاظی که در ظاهر یکسان اما در جملات مختلف به معانی متفاوتی به کار رفته اند. عنوان «وجوه » که کاربردش به قرن نخست هجری باز می گردد، مفهوم عامی بود که این واژگان رانیزدربرمی گرفت .سیبویه نیزباتعبیر«اتفاق اللفظین واختلاف المعنیین »بدان اشاره کرد. در این مقاله تاثیر این واژگان بر مهم ترین ترجمه های فارسی معاصر قرآن کریم بررسی شده است . از این رو، نخست به پدیده ء اشتراک لفظی در زبان عربی پرداخته و پس از آن به وجود و اهمیت این الفاظ در قرآن کریم و ضرورت شناخت آن در ترجمه ء آن اشاره شده است ، سپس تاثیر این واژگان مشترک بر اهم ترجمه های معاصر فارسی قرآن در سه بخش اسامی ، افعال و حروف بررسی و برای هر یک شواهدی ذکر شده است .
خلاصه ماشینی:
با توجه به گوناگوني موارد کاربرد واژه ها در زبان عربي ، همواره با اين واقعيت رو به رو هستيم که گاهي يک واژه در جمله اي معنايي مي دهد که همان واژه در جمله ء ديگر معناي متفاوت و حتي گاهي متضاد دارد و تنها با کمک قرينه هاي مختلف متصل يا منفصل مي توان به مفهوم درست آن واژه پي برد؛ اما گاهي يک واژه ء مشترک حتي در يک آيه نيز، در ترجمه هاي مختلف متفاوت معنا شده است ، زيرا ممکن است هر کدام از آن مترجمان، با توجه به سياق آيه و نيز معاني موجود واژه در لغت ، به معناي خاصي از آن توجه داشته باشند.
راغب اصفهاني ، حسين بن محمد؛ پيشين ؛ ص ۷۹۱؛ شبيه به اين مضمون در منابع : تفليسي ، حبيش ؛ پيشين ؛ ص ۲۸۴؛ المنجد، محمد نورالدين ؛ پيشين ؛ ص ۲۲۱؛ بلخي ، مقاتل بن سليمان ؛ پيشين ، ص ۲۷۲؛ ثعالبي ، عبد الملک بن محمد؛ الاشباه و النظاير في الالفاظ القرانية التي ترادفت مبانيها و تنوعت معانيها، تحقيق محمد المصري ، دمشق : سعد الدين للطباعه و النشر، چاپ اول ، سال ۱۹۸۴م ؛ ص ۲۵۶؛ دامغاني ، ابوعبدالله الحسين بن محمد؛ وجوه و نظاير لاالفاظ کتاب الله العزيز، تحقيق عبدالحميد عربي ، بيروت ـ لبنان : دارالعلمية ، ص ۴۴۴.