چکیده:
جنایات جنگی در دو بستر منازعات بین المللی و داخلی رخ مـیدهنـد، امـا علـیرغـم تشـابه در ماهیـت ، برخـی جنایات جنگی صرفا در منازعات بین المللی جرمانگاری شده و ارتکاب آنها در منازعـات داخلـی، جنایـت جنگـی محسوب نمیشود. در این مقاله با بررسی و تطبیق اسناد بین المللی از جمله اساسنامه رم، لیست جرایمی که صـرفا در جنایات بین المللی جرمانگاریشده احصا و تبیین شده است . برخی از جنایات جنگـی صـرفا بـین المللـی عبارتنـد از: اجبار به خدمت به دشمن ، تبعید یا انتقال یا حبس غیرقانونی، حمله به غیرنظامیان، ایراد صدمه به محیط زیست ، حملـه به مناطق بیدفاع، کشتن فرد ناتوان، بهرهگیری نادرست از نشانهـا، اعـلان لغـو حقـوق اتبـاع طـرف مخاصـمه ، سـپر انسانیکردن غیرنظامیان، گرسنگیدادن و استفاده از برخی سلاحهای نامتعارف. مبانی تمایز میان جنایات جنگـی در منازعات بین المللی و داخلی از طریق بررسی روند مذاکرات، گـرایش هـای سیاسـی دولـت هـا و مشـروح مـذاکرات نشست رم مورد بحث قرار گرفت . به موجب بررسی به عمل آمـده مهـم تـرین علـت تمـایز جنایـات جنگـی داخلـی و بین المللی، تاثیرپذیری اساسنامه رم از کنوانسیونهای چهارگانه ١٩٤٩ ژنو و نگاه سیاسی و حاکمیتی دولت هـا بـرای محدودکردن صلاحیت دیوان بوده است .
خلاصه ماشینی:
"٢ لیکن آنچه تجمیع شرایط وقوع این جرم را دشوار مینماید، منع موضوع این بند است که مطلق نبوده و از چند جهت تخصیص خورده است ؛ نخست ، برای ارتکـاب ایـن جـرم صـرف حملۀ عامدانه کفایت نمینماید، بلکه علاوه بر عمد، علم مرتکب نیز برای ایجاد ضرر و خسـارت بـه اجـزا عنصر مادی این بند ضروری است ، دوم، خسارت مذکور باید برای مرتکب قابل پیش بینـی باشـد، بنـابراین هرگاه وی عامدا و عالما مبادرت به حمله نماید، اما هیچ گاه نتایج حاصله از حمله برای وی قابل پـیش بینـی نباشد، مشمول حکم مندرج در این ماده قرار نخواهد گرفت و در واقع قید مـذکور مـیتوانـد مفـری بـرای را به عنوان یکی از قواعد حقوق بین الملل عرفی شناخته است »(٢٠٠٩:٢٦ ,Doswald-Beck &Henckaerts ).
در قسمت دوم، به آن سوی معاهدات بین المللی رجوع خواهیم نمود و بـا توجـه بـه قـرائن و شواهد حاکم بر فرآیند تصویب اساسنامه ، به این موضوع خواهیم پرداخت که آیـا نگـرشهـای سیاسـی و منافع مذاکرهکنندگان کنفرانس رم، تأثیری در عدم یکسانسازی مقررات جنگی داشته است یا خیر؟ الف - تأثیرپذیری اساسنامۀ رم از کنوانسیونهای چهارگانۀ ١٩٤٩ ژنو و پروتکل های الحاقی آن با توجه به شباهت بسیارزیاد جرایم جنگی مذکور در اساسنامۀ دیوان با مقررات کنوانسیونهـای ژنـو وپروتکل های الحاقی آن و مقیدبودن مذاکرهکنندگان به مبانی جرمانگاری این کنوانسیونهـا، ایـن اندیشـه قوت میگیرد که آنان در بسیاری از موارد در پی شباهت جـرایم موجـود در اساسـنامۀ دیـوان بـا مقـررات پیشین بوده و این شباهت تـا جـایی گسـترش مـییابـد کـه بعضـا بـر اسـتفاده از همـان واژگـان منـدرج در کنوانسیونها اجماع نموده و حتی مواردی که از واژگان دیگری اسـتفاده کـرده، سـعی بـر ایـن بـوده تـا از آستانۀ مقررات ژنو فاصله نگیرند و این پافشاری در موارد متعددی موجب عدم توجه به مقتضیات گسترش تدریجی حقوق بشردوستانۀ بین المللی گردیده است ."