خلاصه ماشینی:
"» (صفوی، 1381: 2/ 1445) نجدی در تلاش برای رها ساختن زبان از اسارت ساختارهای قراردادی، واژگان را به شیوهای متمایز از زبان گفتار، بر روی محور همنشینی قرار داده و از رهگذر همین همنشینیهای غیرمتعارف، موفق به ایجاد هنجارگریزی معنایی شده است.
علیرضا صدیقی به اسباب و صور ابهام در داستانهای بیژن نجدی پرداخته، حمید عبداللهیان، عوامل شاعرانگی در داستانهای بیژن نجدی را با محوریت قائل شدن برای سه عنصر مهم عاطفه، تخیل و زبان بررسی کرده است؛ صدیقه مهربان و محمدجواد زینلی در مقالة «زبان هنری داستان ـ شعر در آثار بیژن نجدی، به بررسی عناصر آفرینندة سبک، مشخصههای زبانی و ویژگیهای بلاغی داستانهای نجدی پرداختهاند؛ محورهایی از این مقاله نیز به بحث دربـارة انواع آشناییزدایی در این داستانها اختصاص داده شده است.
8 هر چند بعضی پژوهشگران برآنند که در بین انواع مجاز، تنها مجاز استعاری قابل طرح در حیطة ادبیات است (شمیسا، 1372: 38- 39؛ صفوی، 1383: 2/ 124- 125)، از بررسی مجازهای مرسل موجود در داستانهای نجدی این نتیجه حاصل میشود که بعضی از این مجازها به تقویت بعد ادبی کلام افزودهاند.
» (وحیدیان کامیار، 1379: 97) نجدی با بهرهگیری از این ترفند که آن را در نقد نوین از ویژگیهای اساسی شعر میدانند (همان) موفق به ارتقای سطح ادبی زبان داستانها شده است: " تاریکی اتاق سفید بود.
6. چنین به نظر میرسد که یکی از بنمایههای اصلی داستانهای نجدی، یادآوری نزدیکی فراموش شدة انسان و طبیعت است؛ این بنمایه در همه جای داستانهای نجدی با استفاده از ترفندهای ادبی گوناگون تکرار میشود."