چکیده:
منطقۀ عسلویه یا پارس جنوبی یکی از مناطق پرترافیک و صنعتی خاورمیانه است که تأثیر عمیقی بر زندگی مردم بومی مجاور منطقه و بهطور مشخص، بر زندگی زنان ساکن آنجا گذاشته است. از آنجا که شرکتهای پتروشیمی زیادی در منطقه مشغول به کارند، مطرحکردن بحث مسئولیت اجتماعی شرکتها میتواند نقش مثبتی بر وضعیت زندگی مردم داشته باشد و از این لحاظ حائز اهمیت است. بدین منظور پژوهش حاضر درصدد است با رویکرد تفسیرگرایی انتقادی، درک معنایی زنان ساکن در مجاورت منطقۀ گازی پارس جنوبی عسلویه را از مسئولیت اجتماعی شرکتها در برابر ذینفعان بررسی کند. برای انجامدادن این پژوهش، از روششناسی کیفی و از روش مردمنگاری انتقادی و تکنیک مصاحبۀ نیمهساختاریافته با مشاهده استفاده شده است. بدین منظور با در نظر گرفتن ترکیب سن، شغل، وضعیت تأهل و عنصر بومیبودن با 15 زن ساکن مناطق اطراف منطقۀ انرژی پارس، که به شیو نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه شد. از دادههای حاصل از مصاحبهها، چهار مقولۀ آسیبهای اجتماعی، توانمندسازی زنان، سلامت و محیط زیست و توسعه و رفاه اجتماعی استخراج و تحلیل شد و سپس طرحواره نظری ارائه شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که زنان مجاور این منطقه از رونق اقتصادی و برخی موقعیتهای پیشآمده برای توانمندسازی زنان، ارزیابی مثبتی داشتهاند؛ اما عملکرد شرکتها درخصوص مسئولیت اجتماعی شرکتیشان را منفی ارزیابی کردهاند. آنها معتقد بودند که با توجه به تأثیر مستقیم شرکتها بر زندگیشان، شرکتها باید دربرابر پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی ناشی از حضورشان در منطقه احساس مسئولیت کنند و برنامههای مداخلهای و اصلاحی و کارشناسیشده داشته باشند.
خلاصه ماشینی:
"ایـن شـرکت هـا در قبـال مـردم ، بـه خصـوص گروه های در حاشیه مانند زنان در مناطق پیرامونی ، چه مسئولیت هایی برعهده دارنـد و چگونـه می توانند به مسئولیتشان عمل کنند؟ [١٠] و از طرفی باید دید که زنان درخصـوص مسـئولیت شرکت ها در قبال خود و خانواده هایشان چگونـه مـی اندیشـند؟ آیـا زنـان در جهـت پـی گیـری مطالباتشان کنشگری مدنی داشته اند؟ آیا شرکت ها را مسئول وضـعیت نامناسـب شـرایط خـود می دانند؟ آیا اثری از عدم مسئولیت اجتماعی شرکت بر زندگی روزمرة خود احساس می کننـد؟ با وجود اهمیت مسئولیت اجتماعی شرکت ها در توسعه و تغییـر اجتمـاعی و همچنـین اهمیـت وجود معیارهای بین المللـی و پایـداری جهـت سـنجش مسـئولیت اجتمـاعی شـرکت هـا، عـدم گزارش دهی و عدم نظارت بر این حوزه ، در ایران شفافیت اطلاعاتی برای ارزیابی و سنجش ایـن مسئله و میزان سرمایه گذاری اجتمـاعی شـرکت هـا، براسـاس معیارهـای بـین المللـی از سـوی شرکت ها به مردم و رسانه ها گزارشی داده نمی شود؛ اما مردم محلی در این ساختارهـا بـه مثابـة کنش گرانی اند که می توانند عملکرد شرکت ها در میزان عمل به مسـئولیت اجتمـاعی شـان را در زندگی روزمره شان درک و احساس کننـد.
داده های به دست آمده از مصاحبه های زنان بومی ساکن در این منطقه نشـان مـی دهـد کـه آن هـا در مقام کنشگران محلی درک کرده اند که منطقه با توسعة اقتصادی ناگهانی و سیل مهاجران غیربـومی ، با تنوع فرهنگی و مذهبی و قومیتی مواجه شده که با سازه هـای فرهنگـی و اجتمـاعی موجـود آن هـا همخوانی نداشته است و مردم آمادة پذیرش این تغییرات ناگهانی نبـوده انـد و حتـی خـود مسـئولان دست اندرکار ایجاد این پروژة عظیم نیز این تغییـرات ناگهـانی فرهنگـی و اجتمـاعی و ظرفیـت هـای محلی برای پذیرششان را پیش بینی نکرده بوده اند."