چکیده:
هدف پژوهش حاضر، «ارزیابی اهداف برنامة آموزش فلسفه به کودکان از دیدگاه تفکر در اندیشة اسلامی» است. در همین راستا ابتدا به بررسی و روشنسازی زوایای مختلف تفکر و تعقل در اندیشة اسلامی پرداخته شده است و پس از معرفی برنامة آموزش فلسفه به کودکان و ارائة اهداف آن، با استفاده از معیارها و ملاکهای بدست آمده از جایگاه عقل در اندیشة اسلامی، به نقد و ارزیابی اهداف این برنامه اقدام گردیده است. این پژوهش نشان میدهد که برنامة آموزش فلسفه به کودکان، اقدامی پسندیده و بجا درجهت رشد اندیشهورزی و تفکر در کودکان و نوجوانان میباشد. اما اجرای برنامة مذکور در کشور ما که جهانبینی الهی و توحیدی در بند بند ارکان آن نفوذ و رسوخ پیدا کرده، در صورت عدم انجام تغییرات لازم، بسیار مشکلآفرین و آسیبزا خواهد بود. چراکه مبانی برنامة مذکور، مبتنی بر جهانبینی مادی غرب است که نه تنها منطبق بر فطرت کمالگرا و حقیقتطلب انسان نیست، بلکه فرسنگها با اهداف متعالی آفرینش، فاصله دارد.
خلاصه ماشینی:
در همین راستا ابتدا به بررسی و روشنسازی زوایای مختلف تفکر و تعقل در اندیشة اسلامی پرداخته شده است و پس از معرفی برنامة آموزش فلسفه به کودکان و ارائة اهداف آن، با استفاده از معیارها و ملاکهای بدست آمده از جایگاه عقل در اندیشة اسلامی، به نقد و ارزیابی اهداف این برنامه اقدام گردیده است.
( 87 ) اهداف برنامة مذکور را میتوان اینگونه خلاصه کرد: تقویت مهارتهای تفکر چندگانه 1 (خلاق، انتقادی و مراقبهیی) درکودکان و نوجوانان آغاز تربیت عقلانی از همان دوران کودکی تأکید بر اندیشهورزی بجای حافظه محوری تقویت و زنده نگهداشتن روحیة پرسشگری تشویق به مستدل صحبت کردن تشویق به مستقل اندیشیدن و تصمیم گرفتن تشویق به گوش دادن فعال و همراه با دقت ایجاد ارتباط میان اندیشه و عمل و تشویق به تجربة مستقیم امور تشویق به بحث و گفتگو تربیت افرادی معقول و پژوهشگر هدف اول: پرورش مهارتهای تفکر انتقادی ملاک ارزیابی: معنویت و تقوا عقل، موهبتی الهی و نوری رحمانی است که پیامبر درونی انسان شمرده میشود.
برنامة آموزش فلسفه و یا تفکر به کودکان، همانطورکه از نامش پیداست، هدف اصلی خود را تقویت اندیشهورزی و خردورزی در کودکان میداند و از آنجایی که یکی از ویژگیهای عقل در اندیشة اسلامی، نفوذپذیری آن است و بواسطة این ویژگی است که انسان از فرهنگ حاکم و محیط اثر میپذیرد، حال چه در زمینة جهانبینی و تبیین هستی و چه در زمینة ایدئولوژی و ارزشها، تحتتأثیر دیگران، فرهنگ، حکومت و اوضاع سیاسی حاکم بر آن جامعه قرار میگیرد.