چکیده:
ابن سینا در اواخر الاهیات شفا برهانی بر ضرورت وجود نبی اقامه میکند که مبتنی بر نیاز انسانها به قانون در زندگی اجتماعی شان است. حال با توجه به مقدمه این برهان ممکن است این اشکال مطرح گردد که او با ابتناء آن بر نیاز انسانها در حیات دنیوی به قانون و در نتیجه قانون گذار، به شائبه سکولاریزه یا عرفی کردن دین دامن زده است. برای پاسخ به این مسئله، ابتدا با بیان مقدماتی به شرح دقیق معنا و مفهوم عرفی کردن دین میپردازیم و سپس با بیان لوازم آن که تغییر یا تعطیل احکام شرع در جهت هماهنگی با دنیای مدرن است، نشان میدهیم که نه تنها در این برهان بلکه در موارد مشابهی همچون حضور عرف در فقه یا بنیان دنیوی براهین جهان شناختی اثبات وجود خدا نیز عناصر ضروری سکولاریزاسیون دین حضور ندارد.
خلاصه ماشینی:
برای پاسخ به این مسئله، ابتدا با بیان مقدماتی به شرح دقیق معنا و مفهوم عرفی کردن دین میپردازیم و سپس با بیان لوازم آن که تغییر یا تعطیل احکام شرع در جهت هماهنگی با دنیای مدرن است، نشان میدهیم که نه تنها در این برهان بلکه در موارد مشابهی همچون حضور عرف در فقه یا بنیان دنیوی براهین جهان شناختی اثبات وجود خدا نیز عناصر ضروری سکولاریزاسیون دین حضور ندارد.
در بررسی این معضله، ابتدا اصل برهان را مطرح میکنیم و سپس با بیان مقدماتی در تبیین مفهوم عرفی کردن دین، نشان میدهیم که پایه و اساس آن، تبدیل، تغییر و یا تعطیل احکام شرع در راستای سازگار شدن با زندگی مدرن بشری است؛ حال آن که با بررسی دو شاهد مثال دیگر ـ یکی حضور جدی عرف در فقه و دیگری در براهین جهان شناختی بر وجود خدا ـ ملاحظه خواهیم کرد که حضور عرف به هیچ عنوان به معنای فوق الذکر نیست.
85 و اما درباره حجیت عرف در میان فقهای شیعه سه گرایش وجود دارد: الف ـ ذاتی بودن حجیت عرف محمدحسین اصفهانی در نهایة الدرایه (2/91)، شریف العلماء مازندرانی در ضوابط الاصول (399)، علامه طباطبائی در حاشیه الکفایه (2/185، 205و206) و محمدجواد مغنیه در کتاب علم اصول الفقه فی ثوبة الجدید (222) به این دیدگاه گرایش دارند.