چکیده:
سرودن اشعار حزنانگیز در سوگ فرزندان یکی از رایجترین موضوعات رثاء به شمار میرود. به دلیل پیوند عمیق نوع ادبی رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونههای ادبی، زمینۀ انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم میآورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت را دارد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعهشناسی زبان، کوشش میشود، اشعار «ابن رومی» و «سعاد صباح»، دو تن از پیشتازان شعر رثای عربی را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی مقایسه کند، تا از این طریق، پیوند زبان و جنسیت را در اشعار این دو شاعر به مقایسه، نقد و تحلیل گذارد. مهمترین نتیجة حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیههای ابنرومی و سعاد صباح، نشان میدهد که رابطة تنگاتنگی بین عاطفه رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن سعاد صباح قویتر بوده و آن به دلیل ویژگی احساسی و درونی زنان در این زمینه است.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که مادر از لحاظ عاطفی بیشتر از پدر به فرزندان وابسته است، در سوگ فرزند بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرد؛ پژوهش حاضر دو قصیده از ابن رومی و سعاد صباح را که در سوگ فرزندان خود سرودهاند؛ بررسی مینماید و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاههای این دو شاعر را مورد بررسی قرار میدهد و میکوشد به این سؤالات پاسخ دهد: - از نظر کاربرد زبان، چه تفاوتی در بهکارگیری واژگان و جملات در رثای ابن رومی و سعاد به چشم میخورد؟ - جنسیت چه تاثیری بر زبان شعری دو شاعر در مرثیههایشان داشته است؟ 2.
تکرار مشاهده شده در شعر سعاد صباح به دو دلیل است: اول: شاعر از تکرار برای بیان احساسات خود استفاده میکند و معمولا در رثا که اثر تکرار خیلی بیشتر است؛ کیت 1 و شاتلورث 2 معتقدند زنان دایرة لغات محدودتری داشته و از کلمات تکراری بیشتر استفاده میکنند (Keith and Shuttleworth, 1971)؛ شاید از همین رو پدیدة تکرار در قصیدة سعاد صباح بیشتر مشاهده میشود.
برای نمونه هر دو از گریه کردن خود حرف زدهاند؛ اما اصطلاحی که سعاد صباح به کار میگیرد اندوه شاعر را بیشتر نشان میدهد با توجه به اینکه تعداد ابیاتی که ابن رومی به کار میگیرد، خیلی بیشتر است، حتی قصیده را با مخاطب قرار دادن چشمهایش که آنها را به گریه کردن امر میکند شروع میکند، البته این شیوة سنتی است که از دورة جاهلی رایج بوده است: 1.