چکیده:
مطالعه در حوزة عناصر اقلیمی و محیطی در ادبیات به شاخة جدیدی در تحقیقات ادبی مربوط می شود که از آن به عنوان نقد زیست محیطی (ecocritism) یاد می کنند . تفاوت در خاستگاه های اقلیمی ، باعث ایجاد تمایزات سبکی و فکری و ادبی در آثار نویسندگان می شود. رنگ محلّی در داستان های روستایی امین فقیری دنیایی است برگرفته از نگاه نویسنده به محیط اطرافش که اثر او را از اصالتی بومی برخوردار می سازد. وی یکی از نویسندگان قابل توجه در عرصة ادبیات اقلیمی است که در ادبیات داستانی معاصر به عنوان نویسندة داستان های روستایی شناخته شده است . او غالبا در داستان های روستایی اش با توصیف عناصر بومی و اقلیمی ، تاثیرات آگاهانه یا ناخوداگاه این عناصر بر ذهن و زبان خود را در قالب باورها و اعتقادات ، آداب و سنن ، طبیعت بومی ، آب و هوا، شکل معماری ، زبان و واژگان و اصطلاحات محلّی و بومی ، باز تاب داده است .
Studying the effects of geographical and environmental elements in literature is related to a newly emerged field in literary studies which has come to be called ecocriticism. The differences in geographical origins have caused the distinctions in the style and thought as well as literary approach of the writers. Color of locality in the rural stories of Amīn Faqīrī originates from his view towards the surrounding environment which gives an indigenous originality to his works. He is a famous writer in the field of eco-literature who is known in the contemporary Persian story literature as the writer of rural stories. In his stories، he has often reflected the conscious and unconscious impacts of the eco-elements on his thinking and writing through describing local opinions، rites and customs، ecosystem، climate، architecture style، vocabulary and language as well as vernacular words.
خلاصه ماشینی:
"p:١٩٩٣,Abrams)(مشتاق مهر و صادقی شهپر، ١٣٨٩، ص ٣٠) در تعریف داستان اقلیمی باید گفت : «داستانی است که به سبب بازتاب گستردة عناصر اقلیمی و محیطی – به دو شکل تزیینی و پویا – در طی حوادث و ماجراها ، رنگی محلی و بومی دارد و متعلق به ناحیه ای خاص و متمایز از دیگر مناطق است و این عناصر بومی و محیطی عبارتند از: فرهنگ مردم ؛- شامل معتقدات و آداب و رسوم ، مشاغل و حرفه ها، شکل معماری منطقه ، خوراک ها، پوشش ها و زبان محلی ( لهجه و ساختار زبانی ، واژگان و اصطلاحات محلی ، ترانه ها و سرودها ) - ، شیوة معیشتی و اقتصادی و تولیدی ، مکان ها و مناطق بومی ، محیط و طبیعت بومی ، صور خیال اقلیمی (بومی )، تحولات و جنبش های سیاسی و اجتماعی منطقه .
» (دهکدة پرملال ، ص ٣٤) در داستان های روستایی و اقلیمی شکل عمومی خانه های مخصوص خان ، ارباب و مالک و کدخدا و افراد متمول روستا با خانه های مردم عادی روستا فرق می کند، این خانه ها دارای حصار و دیوار و دالانی در ورودی حیات ، سپس حیاط بیرونی ، ایوانی در بیرون اتاق ها، و در وسط اتاقی که در دو طرف آن شاه نشین و مهمانخانه به حساب می آید و این خانه ها، مثل دیگر خانه های روستا به هم وصل نیستند که کسی بتواند به پشت بام آنها برود، دور و برشان کوچه ، و خانه ها وسط قرار دارند و پهنای کوچه های آنها خیلی زیاد است که راهی به پشت بام ها از کوچه ها ندارد، خانه ها حالت دژ و قلعه دارند دیوار بلند و بی منفذ و چهارگوشه چهار برج دارد که پناهگاه امنی برای روزهای خطر هستند."