خلاصه ماشینی:
در زیبایی شناسی پیشامدرن ژاپنی فاصلهی میان هنر و طبیعت بسیار کوتاهتر از مشابه غربی آن است مفهوم طبیعت در تفکر غربی واژهی erutaN ،که ما غالبا برابر نهاد«طبیعت»را برای آن به کار میبریم،واژهای است که شکل لاتینی آن arutan است،به معنای زاده، مولود.
ادراک زیبایی شناختی طبیت،با ریشههایش در جشن دینی طبیعت،هنوز در ژاپن جدید برجستگی دارد مفهوم طبیعت در فرهنگ ژاپنی پیش از آن که در قرن ششم میلادی آیین بودا از قارهی آسیا به ژاپن بیاید،در این کشور تفکر متافیزیکی چندانی وجود نداشت،نه پیکرهی ادبیات وجود داشت و نه مکتب فلسفه و نه انگیزهی عقلی که پژوهشهای مستمر را در زمینهی چیزهای پیشبینی ناپذیر نادیدنی عالم ترغیب کند یا دامه دهد.
هیچ اصطلاحی انگلیسی جنبههای فراوان ادراک دینی از طبیعت را در ژاپن به درستی وصف نمیکنند،و حتی در وام گرفتن از واژهای انگلیسی erutan باید یقین داشت که برخی تصورات فلسفی و دینی غربی را به جزئیات مجسم سنت ژاپنی تحمیل نکنیم.
غیر ژاپنیها خواهند گفت اگر آرمان ژاپنی طبیعت تا این اندازه بلند است پس ژاپنیها چه طور اجازه میدهند که یک چنین آلودگی وجود داشته باشد.
مثلا پس از پیکرتراشی آغازین بودایی،که تقلیدی بود از نمونههای قارهیی،بوداها و بوداسفهای دورهی هی آن به تدریج ژاپنی شدند و شکل پیکرهای نرم و زیبای انسانی به خود رگفتند،و به این ترتیب بیشتر آرمانهای زیبایی شناختی زمانه را نشان میدادند تا رد و نفی بوداییان را از هر چیزی که این جهانی است.
(موراینی:35) نقاشی و باغ فقط بخشی از هنر ژاپنی است که از طبیعت الهام گرفته.