چکیده:
یکی از راه های شناخت اندیشه ها، علایق و خلقیات ملت ها، مطالعه امثال و حکم آنهاست، به ویژه اگر با یک پژوهش تطبیقی همراه باشد، می تواند تفاوت ها و شباهت های دو ملت را که امثال آنها مورد بحث قرار گرفته، از جهت های مختلف تبیین نماید. هدف از این پژوهش، رسیدن به اشتراک ها و اختلاف های واژگانی، معنایی، فرهنگی و سبکی میان دو جامعه زبانی فارسی و عربی در سایه امثال آنهاست. پژوهش حاضر ضرب المثل های عربی و فارسی را از نظر مطابقت های واژگانی، معنایی و سبکی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. منظور از مطابقت های واژگانی، اشتراک در معانی لفظی واژه ها، منظور از مطابقت معنایی، اشتراک در مفهوم و کاربرد آنها و نیز منظور از مطابقت سبکی، اشتراک در نوع بیان و استفاده از آرایه ها در امثال هر دو زبان است. روش کار در این تحقیق، تحلیلی ـ توصیفی و حجم نمونه، بیست و یک مثل از هزار مثل مورد بررسی است. از تحلیل این ضرب المثل ها مشخص شد که بیشترین مطابقت، مربوط به مطابقت های معنایی (اعم از مطابقت واژگانی کامل و نسبی) است. در پایان، نتیجه آماری به دست آمده از این پژوهش، به صورت جدول و نمودار نشان داده شده است.یکی از راههای شناخت اندیشهها، علایق و خلقیّات ملّتها، مطالعة امثال و حکم آنهاست، بهویژه اگر با یک پژوهش تطبیقی همراه باشد، میتواند تفاوتها و شباهتهای دو ملّت را که امثال آنها مورد بحث قرار گرفته، از جهتهای مختلف تبیین نماید. هدف از این پژوهش، رسیدن به اشتراکها و اختلافهای واژگانی، معنایی، فرهنگی و سبکی میان دو جامعة زبانی فارسی و عربی در سایة امثال آنهاست. پژوهش حاضر ضربالمثلهای عربی و فارسی را از نظر مطابقتهای واژگانی، معنایی و سبکی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. منظور از مطابقتهای واژگانی، اشتراک در معانی لفظی واژهها، منظور از مطابقت معنایی، اشتراک در مفهوم و کاربرد آنها و نیز منظور از مطابقت سبکی، اشتراک در نوع بیان و استفاده از آرایهها در امثال هر دو زبان است. روش کار در این تحقیق، تحلیلی ـ توصیفی و حجم نمونه، بیست و یک مثل از هزار مثل مورد بررسی است. از تحلیل این ضربالمثلها مشخّص شد که بیشترین مطابقت، مربوط به مطابقتهای معنایی (اعمّ از مطابقت واژگانی کامل و نسبی) است. در پایان، نتیجة آماری به دست آمده از این پژوهش، به صورت جدول و نمودار نشان داده شده است.
خلاصه ماشینی:
از جمله دستاوردهای این مقالة پژوهشی آن است که مبالغه در تمثیل عربی در مقایسه با فارسی بسیار زیاد است و نیز امثال بسیاری در دو زبان کاربرد مشترک دارند، اما در قالبهای متفاوت، مانند مثل، مثالک (اگزمپلوم) (Exemplum)، حکایت انسانی و حکایت حیوانی (فابل) (Fable) و اسلوب معادله بیان شده است؛ به عبارت دیگر، اگر مثلی در فارسی با مثل دیگری در عربی معادل شد، لزوما نباید از یک نوع باشد.
این پژوهش در صدد پاسخگویی به سؤالهایی در بارة میزان مطابقتهای واژگانی، معنایی، سبکی و کاربردی میان مثلهای فارسی و عربی است و اینکه آیا میتوان با تأکید گفت که کدام یک از دیگری گرتهبرداری کرده است؟ یا امکان دارد در نتیجة توارد ذهنی باشد؟ نوع سبک بهکار رفته در هر یک به چه صورت است؟ آیا با توجه به تفاوتهای سلیقهای و ذوقی موجود میان مردم هر دو زبان، ممکن است مطابقت کامل سبکی نیز در آنها یافت؟!
لازم به ذکر است که جامعة آماری در این پژوهش، هزار مثل است که به صورت تصادفی از کتاب الأمثال المقارنة بین العربیة والفارسیة تألیف منصوره زرکوب از انتشارات دانشگاه اصفهان، تألیف 1393 گزینش شده که در این مقاله تنها تعدادی از آنها مورد بررسی قرار میگیرد.
The semantic deviation in ode of &quot;Rahala-Alnahar&quot; from Badr Shakir al-Sayyab Mohmmad Ebrahim khalife Shoshtari<FootNote No="14" Text="Associate Professor of Arabic Language and Literature at Shahid Beheshti University; Tehran.
Review of Quran translations from Elahi Qomshei, Foladvand and Khorramshahi of based on the analysis of individual words (Case study of Raib, Zebh and Khashyat) Reza Amani<FootNote No="16" Text="Assistant Professor of Arabic Language and Literature, at Olom and Maaref university; Tehran.