چکیده:
متن پیش رو ترجمه بحثی مستقل از دکتر صائب عبدالحمید است که در کتاب «فلسفة التاریخ فی الفکر الاسلامی» با عنوان «علم السنن الالهیة فی مدرسة العروة الوثقی» به چاپ رسیده است. در این بحث نویسنده، سید جمالالدین اسدآبادی و شاگردش محمد عبده را بنیانگذاران نوین فلسفه تاریخ قرآنی دانسته و تداوم مکتب آنها را که با نام مدرسه عروةالوثقی از آن یاد میکند، در دو قالب شارحان و نظریهپردازان با ذکر نمونههایی تا روزگار فعلی پیگیری کرده و از تحولات این دانش سخن گفته است.
The paper presented here is the translation of an independent discussion by Dr. Ṣā’ib ‘Abd al-Ḥamīd، published under the title ‘Ilm al-Sunan al-Ilāhiyya fī Madrasat al-‘Urwat al-Wuthqā in a volume entitled، Falsafat al-Tārīkh fī al-Fikr al-Islāmī. In this discussion، the writer views Sayyid Jamāl al-Dīn Asad Ābādī and his disciple Muḥammad ‘Abdu as the founders of the modern philosophy of the Qur’ānīc history. He traces the continuation of their school، which he mentions as ‘Urwat al-Wuthqā School، through two figures of “commentators” and “theoretician” up through the present era by mentioning some examples and then goes on to talks about the developments of this knowledge.
خلاصه ماشینی:
کلیدواژهها: علم السنن/ سید جمال/ سید قطب/ صدر/ فلسفه تاریخ مهمترین امتیاز اندیشه سید جمالالدین اسدآبادی بهعنوان بنیانگذار نهضتهای اسلامی نو در جهان اسلام آن است که او دیدگاه خود درباره انجام اصلاحات دینی و سیاسی را بر اساس شیوه مرسوم دیگر مصلحان مسلمان که تنها به ظواهر و فرم و اشکال و گونهها بسنده میکردند، به پیش نبرد؛ بلکه او درک کرد که اصلاح اندیشهها، ریشههایی پرسابقه دارند و واقعیت وضع موجود را پیامد علل و عوامل گوناگونی مییافت که مهمترین و بیشترین آن عوامل، به گذشته نزدیک جامعه اسلامی بازمیگشت.
(همو، فی ظلال القرآن، 7/142) تا اینجا و با وجود این همه موارد قرآنی برای تفسیر تاریخ، میتوان از فلسفه تاریخ قرآنی سخن گفت و اصول آن را شامل علم دانستن تاریخ، امکان مطالعه و دستیابی به قوانین ثابت آن یا به تعبیر قرآنی، سنن، امکان استفاده از این قوانین پس از کشف آنها برای انسان، کشف ارتباط میان زمینههای پیدایش رخدادها و پیامدهای آنها دانسته، ادعای دانش نبودن تاریخ و بیهوده بودن یا تصادفی بودن رخدادها در جهان خلقت را نادرست دانست.
گام اول: کشف نگره قرآنی درباره طبیعت عمومی تاریخ را با این پرسش آغاز کرده که آیا در حرکت تاریخ بیهودگی وجود دارد؟ یا حرکت تاریخ در چهارچوب مشیت الهی انجام میشود؟ یا آنکه این حرکت تابع قوانین معینی است که بدان جهت میبخشد؟ شهید صدر در پاسخ با استناد به آیه {أفلم یسیروا فی الأرض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم} (یوسف/109) و دیگر آیات فراوان مشابه آن، ضوابط و سنتهای حاکم بر جهان هستی را اثبات کرده و کشف آنها را از سوی انسان، هدف قرآن میداند که در ضمن، اراده و انتخاب و مسؤولیت انسان را نیز گواهی داده است.