چکیده:
در منابع روایی و تفسیری، دوازده روایت بهعنوان شان نزول سوره تحریم نقل شده است. این روایات به دلیل تنوع و تعارض درونی و بیرونی آنها، از پرچالشترین روایات سبب نزول هستند. برای تشخیص روایات سبب نزول و تعیین صحت و سقم آن، باید سه مرحله را طی نمود که عبارت است از: ارزشگذاری روایات شان نزول، ارزیابی محتوای روایات و ارزیابی سند آنها. با بررسی روشمند تمامی روایات شان نزول سوره تحریم، متوجه میشویم که هیچ یک از این روایات، سبب نزول واقعی سوره نیستند، بلکه همه آنها بیانگر فضای نزول سوره تحریم در سال هشتم هجری میباشند و از شکلگیری جریانی مرموز در میان مسلمانان خبر میدهند که برای تضعیف جایگاه اجتماعی پیامبر تلاش میکند و متاسفانه این جریان به منزل پیامبر هم نفوذ کرده است. در این شرایط سوره تحریم نازل شده و به زنان پیامبر هشدار میدهد که از خیانت به ایشان و همکاری با جریان توطئه دست بردارند.
Twelve traditions have been related in narrational and exegetical sources as the Revelation occasion of the Sūrat al-Taḥrīm. Because of their variety and internal and external contradiction، these traditions are the most challenging traditions of Revelation occasion. In order to recognize the traditions of Revelation occasion and to verify them، three steps have to be taken، which include: valuing the traditions of Revelation occasion، evaluation of the content of the traditions، and evaluation of their chain of transmission (sanad). By a systematic study of all the traditions of Revelation occasion، we find out that none of these traditions are the real Revelation occasion of the sūra; rather they all indicate the Revelation ambience of Sūrat al-Taḥrīm in the eighth year after the Hijra، denoting the formation of a mysterious course of event among the Muslims، who were trying to weaken the Prophet’s social status. This course of event was unfortunately spread to the household of the Prophet، as well. It was in in this condition that Sūrat al-Taḥrīm was revealed، warning the Prophet’s wives to give up being disloyal to him and their complicity with the plotters.
خلاصه ماشینی:
با بررسی روشمند تمامی روایات شأن نزول سورۀ تحریم، متوجه میشویم که هیچ یک از این روایات، سبب نزول واقعی سوره نیستند، بلکه همۀ آنها بیانگر فضای نزول سوره تحریم در سال هشتم هجری میباشند و از شکلگیری جریانی مرموز در میان مسلمانان خبر میدهند که برای تضعیف جایگاه اجتماعی پیامبر تلاش میکند و متأسفانه این جریان به منزل پیامبر هم نفوذ کرده است.
1- جریان عسل خوردن پیامبر در صحیح بخاری شأن نزول سوره تحریم چنین گزارش شده است: «حدثنا إبراهیم بن موسی أخبرنا هشام بن یوسف عن ابن جریح عن عطاء عن عبید بن عمیر عن عائشة رضی الله عنها قالت کان رسول الله صلی الله علیه وسلم یشرب عسلا عند زینب ابنة جحش ویمکث عندها فواطأت انا وحفصة عن أیتنا دخل علیها فلتقل له أکلت مغافیر انی أجد منک ریح مغافیر قال لا ولکنی کنت اشرب عسلا عند زینب ابنة جحش فلن أعود له وقد حلفت لا تخبری بذلک أحدا.
2. با آنکه تتمۀ داستان ماریه و اشاره به خلافت ابوبکر و عمر، برخی از مشکلات داستان نخست را از جهت هماهنگی با آیات مورد بحث و محتوای سورۀ تحریم ندارد، زیرا با لشکرکشی خدا علیه افشاکنندگان سر منطبق است و با داستان خیانت زن لوط و نوح نیز تناسب دارد، چرا که این مسأله، امری بسیار حیاتی بوده است و اگر بهفرض پیامبر چنین سخنی گفته باشد، افشای آن میتوانست معادلات سیاسی حکومت اسلامی را بههم زده و زمینهساز شکلگیری توطئههای جدید باشد؛ اما باز هم با سیاق آیات ناسازگار است؛ زیرا در این بخش از داستان مشخص نشده است که مراد از «عرف بعضه وأعرض عن بعض» چیست؟ ازاینرو، این روایت نمیتواند به عنوان سبب نزول آیات نخست سورۀ تحریم تلقی شود.