چکیده:
سروش یکی از مهمترین ایزدان اوستایی است که در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی خویشکاریهای مختلفی داشته و در ادبیات ایران پس از اسلام نیز نام و نقش او بر جای مانده است. فردوسی (د 411 یا ۴۱۶ ق)، حماسهسرای چیرهدست و بیبدیل ایران، در شاهنامه، در مقام گزارش باورهای دینی ایرانیان باستان، اوصاف و کارکردهایی را به سروش نسبت داده است. این مقاله، پس از بررسی تطبیقی ویژگیهای سروش در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی، اوصافی همچون نگهبانی، دینیاری، افسونگری، پیامرسانی از سوی اهورامزدا، نجاتبخشی، و خویشکاری پس از مرگ را با گزارش حکیم توس در نامة باستان مقایسه میکند و به این نتیجه میرسد که گزارش شاهنامه با متون مزدایی همسویی اندکی دارد و فردوسی خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تأثیر باورهای ادیان ابراهیمی در باب ملائک، بهویژه جبرئیل، است و سروش او ترکیبی است از اوصاف دو سنت ایرانی و سامی.
خلاصه ماشینی:
این مقالـه ، پـس از بررسـی تطبیقـی ویژگی های سروش در گاهان ، اوستای نو، و متون پهلوی ، اوصافی همچون نگهبانی ، دین یاری ، افسونگری ، پیام رسانی از سوی اهورامزدا، نجات بخشی ، و خـویش کـاری پس از مرگ را با گزارش حکیم توس در نامۀ باستان مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که گزارش شاهنامه بـا متـون مزدایـی همسـویی انـدکی دارد و فردوسـی خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تأثیر باورهای ادیان ابراهیمی در باب ملائـک ، بـه ویـژه جبرئیل ، است و سروش او ترکیبی است از اوصاف دو سنت ایرانی و سامی .
٢. ٢ صفات «سروش ایزد» در اوستای نو سروش در اوستای نو بیش تر از همه با لقب اشون (a?avan: پرهیزگـار، پـاک ، مقـدس ، پیرو قوانین مزدا، در برابر پیرو دین دروغین یا درگونت ) خوانده مـی شـود (در سراسـر سروش یشت هادخت ، سروش یشت سرشب ، و سروش باژ با این صفت آمـده اسـت : یشت ها، ١٣٧٧: ١/ ٩؛ همان : ٢/ ٥، ١٠؛ همان : ١١/ ٧؛ همـان : ١٣/ ١٤٦؛ یسـنا، ١٣٨٧: ٣/ ١، ٩؛ همـان : ٤/ ٢، ١٢، ٢٣؛ همـان : ٦/ ١٧؛ همـان : ٧/ ١، ٩، ٢٠؛ همـان : ٢٢/ ٤؛ همـان : ٧٠/ ٣؛ ویسپرد، ١٣٨١: ٧/ ١؛ همان : ١١/ ٦، ١٦؛ اوستا، وندیداد، ١٣٧٠: ٩/ ٥٦؛ خـردهاوسـتا، ١٣٨٦: سیروزة بزرگ / ١٧؛ همان : سیروزة کوچک / ١٧).