چکیده:
به برکت ورود دین مقدّس اسلام به سرزمین متمدّن و کهن ایران ، علوم ادبی تحت تاثیر قرآن کریم و احادیث نبوی قرار گرفته و باعث غنا و شکوفایی نظم و نثر فارسی شده است . آیات قرآنی به دلیل وعدة الهی که هیچ تغییر و تحریفی در آن صورت نخواهد پذیرفت ، به عنوان ابزاری نیرومند در اختیار شعرا و نویسندگان قرار گرفت. اما پس از در گذشت پیامبر اسلام (ص) اقشار مختلف مردم برای درک تفسیر و تاویلات قرآنی و سنن و احادیث نبوی به صحابه روی آوردند . برخی از علمای اهل کتاب از این اقبال مردم به صحابه و تابعین نهایت استفاده را در جهت پیشبرد اهداف خود نمودند. عنایت ویژه ای که حکومت امویان به این گونه صحابه و تابعین برای اهداف سیاسی خود داشتند ، سبب شد که برخی از این شخصیت ها مانند ابوهریره بیش از5700 حدیث از پیامبر نقل کند، که بسیاری از این احادیث جعلی می باشد . حدیث های ابوهریره به سرعت در میان مردم پخش شد و در تفاسیر و کتب تاریخی رخنه کرد. شعرا و نویسندگان فارسی که بسیاری از آنان مانند مولانا با تفاسیر و تاریخ اسلام مانوس بودند نیز تحت تاثیر این احادیث قرار گرفتند.
خلاصه ماشینی:
بس جفا گويند شه را پــيش مـا كه برو، جفّ القلم، كم كن وفـــا معني جفَّ القلم كي آن بــــود كه جفا ها با وفا يكسـان بـــود؟ بل جفا را هم جفا ، جفّ القــلم و آن وفا را هم وفا ، جفّ القلــم ( مولوي، 1384: 766/5 ) مولانا در موارد دیگر نیز تفسیر فوق را از جفّ القلم ارائه می دهد : فعل تست این غصّه های دم به دم این بــود معنی قد جفّ القلم که نگردد سنّــت ما از رَشَـــد نیک را نیکی بود، بد راست بد (همان، 768) عطّار نیز که از خواصّ محسوب می شود، معتقد است که معنی جفّ القلم این است که آن چه در جهان هستی اتّفاق خواهد افتاد،همه توسّط قلم الهی نگاشته شده و هیچ تغییری در آن ایجاد نخواهد شد: سالك آمد پيشِ پير و گفت حال تا شد آگاه آن امامِ حـال و قـال پير گفتش هست در حضرت قلم راه قدرت ، كار بخشِ بيش و كم ذرّه اي با ذرّه اي گـركار داشـت نقشِ آن نوكِ قلم داند نگاشـت تا نگردد از قلــم نقشــي عيـان ذرّه اي بر خود نجنبد در جهـان چون قلم را داعيِ رفتن بخاســت كارها از رفتنِ او گشت راســت كرد دايـم ســرنگونــي اختيــار مي نياسايد دمــي از دردِ كــار چون به لــذّت در رسيد او از اَلم غرقة آن نور شــد ، جفّ القلم ( عطار، ب، 1386: 221) 2- حديث : قال لي رسول الله يا ابا هريره !