چکیده:
نظریه استعاره شناختی از دیدگاه های قابل توجه در زمینه تحقیقات زبان شناسی شناختی است که با توجه به نگاشت های متشکل از دو قلمرو منبع و هدف، به بررسی و تحلیل مفاهیم انتزاعی مطرح شده در زبان می پردازد. هدف نگارندگان در این مقاله بررسی مفهوم «عشق» برپایه بازیابی عناصر واژگانی در قلمروهای حسی این مفهوم در رساله سوانح العشاق خواجه احمد غزالی (520 ق) به منظور مشخص کردن شبکه های استعاری و کشف استعاره های کانونی و اصلی این مفهوم و درنهایت رسیدن به دیدگاه نویسنده درباره عشق بوده است. نگارندگان با استفاده از نظریه استعاره شناختی به بررسی مفهوم عشق در متن فوق پرداخته و نشان داده اند که دیدگاه غزالی به عشق دیدگاهی زاهدانه و عابدانه است، نه عاشقانه.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که تاکنون پژوهشي دربارآ به کارگيري اين نظريـه در متـون عرفـاني صـورت نگرفته و نيز با توجه به بحث هاي زبان شناسـي شـناختي و کـارايي آن در تحليـل و نقـد متون ادبي و ارزيابي آنها، اين تحقيق از چند جهت لازم به نظر مي رسد: نخست به دليـل اهميت و نقشي که استعاره هاي شناختي در شناخت ساحت ذهـن و ادراک افـراد دارنـد، به درک بينش و دريافت غزالي کمک مي کند؛ دوم امکان دسـت يـابي بـه نقـد و تفسـير دقيق تر و جديدتر از اين متن را فراهم مي سازد و سـوم موجـب روزآمـد کـردن مباحـث بلاغي در حوزآ ادبيات از اين طريق مي شود که يکي از مسائل مبـرم پـژوهش هـاي نقـد ادبي در ايران است .
همچنين از آنجا که اين متن داراي بيان رمزي است و خود غزالي نيز بر آن است که «حديث عشق در حروف نيايد و در کلمه نگنجد» (١٣٥٩: ١)، گاه در استعاره سازي ، وي به جاي کاربرد مفاهيم حسي و عيني در قلمرو منبع از مفاهيم انتزاعي استفاده کرده که نگارندگان آنهايي را کـه داراي جنبه هاي حسي بوده اند، با توجه به تعميم هايشان ، به صورت اسـتعارآ شـناختي در نظرگرفته و مابقي را محسوب نکرده اند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار ١- انواع هستومندها نکتة بعدي آنکه در مشخص کردن نگاشت ها، نگارندگان بـراي دسـت يـابي بـه رابطـة خاص ميان عناصر قلمرو منبع و هدف ، اساس تعيين هر نگاشـت را بـر کلـي بـودن قـرار دادند، اما آنجا که قلمروهاي منبع وارد حوزآ جزئي تر شده اند، همان مفهـوم جزئـي را در نظر گرفته اند، زيرا که خود آن مفهوم داراي تعميم هاي متعدد است و آنها را در دو دستة نگاشت هاي عمومي و رابطة خاص يا نگاشت جزئي قرار داده اند.