چکیده:
بعد از آنکه عراق در مارس 2003 م. مورد هجوم نظامیان آمریکایی و هم پیمانانشان قرار گرفت، بسیاری از شاعران این سرزمین، با بهره گیری از میراثهای سه گانه دینی – تاریخی، اسطوره ای و ادبی سعی نموده اند تا با احیا و بخشیدن کارکردهای مختلفی به آنها، به مبارزه با اشغالگران بپردازند. اساسی ترین کارکرد این میراثها را شاید بتوان، بیدار نمودن و آگاه ساختن مردم این کشور نسبت به اوضاع کنونی و در پی آن، دعوت به انتفاضه و جهاد برشمرد. اما علاوه بر آن، بیان شدت قتلها، کثرت مهاجرت اجباری از عراق، تحقیر و نکوهش سران عرب، فخر به گذشته درخشان و هشدار به آینده ای تیره، از دیگر کارکردهای این میراثهای کهن عربی – اسلامی در نزد شاعران عراقی در این دوره (2010-2003م) به شمار می رود.
خلاصه ماشینی:
"در آن میگذرد، دست به درگاه پروردگار بلند می-کند و با اشاره به آیة 60 از سورة غافر3 از خداوند میخواهد تا دعای او را هر چه زودتر، اجابت کند و گرد و غبار آشفتگی موجود را بزداید، زیرا کاسة صبر این ملت لبریز گشته است: «یا ولی المؤمنین القائم من ألف عام بیننا/ أیرضیک نهر الدماء الذی جری فینا/ اله الکون ألم تقل:/ ادعونی أستجب لکم؟/ فمتی تزیح غمة حلت بأرضنا/ أجبنا عاجلا ما بنا صبر و احتمال/ و الی غد، ترجینا» (سلمان محمد، رحیل الیمام، 2008م: 65-66) وی در ابیاتی دیگر، از مدعیان آزادی و منافقان میخواهد تا قلمهای خود را بشکنند و با الهام از آیات قرآن کریم، به آنان هشدار میدهد که هرگز در عراق، امنیت نخواهند داشت و از آنها میخواهد تا آنجا را ترک کنند: «ایها المدعین الحریة أیها المنافقین/ اکسروا اقلامکم و موتوا بعیدا/ حرام تطأها اقدامکم/ فلن تدخلوها بعد الیوم بسلام آمنین»4 (سلمان محمد، 2008م: 96) در اینجا، شاعر با توجه به بافت و مضمون آیات شریف، از مفهوم مخالف آیات در مضامین شعری خود استفاده نموده است؛ زیرا در آیات، خطاب به «متقین» میفرماید که با امنیت و سلام وارد بهشت شوید؛ ولی مخاطب شاعر، نه متقین بلکه مدعیان دروغین آزادی و منافقان هستند، لذا بجای «ادخلوها» از «لن تدخلوها» استفاده میکند."