چکیده:
بدون شک، مشارکت زنان روستایی در تعاونیها تأثیر بسزایی در توسعۀ فعالیت آنها و توسعۀ روستاها خواهد داشت و سرمایۀ اجتماعی یکی از عواملی است که باعث حضور فعال زنان در عرصههای مختلف اجتماعی میشود. با توجه به این مهم، هدف از پژوهش حاضر سنجش سرمایۀ اجتماعی زنان عضو و غیرعضو تعاونی روستایی بخش مرکزی شهرستان چرام واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. نمونۀ پژوهش شامل 114 نفر از زنان عضو و غیرعضو تعاونی روستایی بخش مرکزی شهرستان چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین نمرة مؤلفههای سرمایة اجتماعی اعضای تعاونی نسبت به غیراعضا، عددی بالاتر را نشان میدهد و تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد پنج مؤلفة تعامل، اعتماد، تعاون، انسجام، و مشارکت توانستهاند با ضریب تبیین 715/0، نقش مؤثر و معناداری در پیشبینی وضعیت سرمایۀ اجتماعی زنان عضو تعاونی روستایی داشته باشند. بنابراین، ایجاد تعاونیهای روستایی براساس نیازها و اولویتهای زنان روستایی و تشویق آنان به مشارکت در این تعاونیها به منظور افزایش سرمایۀ اجتماعی و جلب مشارکت آنها در فرایند پیشبرد اهداف توسعهای پیشنهاد میشود.
خلاصه ماشینی:
سنجش سرمایۀ اجتماعی زنان عضو و غیرعضو تعاونی روستایی بخش مرکزی شهرستان چرام مهدی نوری پور١*، زهرا توکلیتبار٢، شهاب میرزایی 3 چکیده بدون شک ، مشارکت زنان روستایی در تعاونیها تأثیر بسزایی در توسعۀ فعالیت آن هـا و توسـعۀ روسـتاها خواهـد داشت و سرمایۀ اجتماعی یکی از عواملی است که باعث حضور فعال زنان در عرصه های مختلف اجتماعی میشود.
نتـایج رگرسیون نیز نشان داد پنج مؤلفۀ تعامل ، اعتماد، تعاون ، انسجام ، و مشارکت توانسته اند بـا ضـریب تبیـین ٠/٧١٥، نقش مؤثر و معناداری در پیش بینی وضعیت سرمایۀ اجتماعی زنان عضو تعاونی روستایی داشـته باشـند.
ازایـن رو، مسـئلۀ اصـلی پژوهش حاضر این است که وضعیت مؤلفـه هـای سـرمایۀ اجتمـاعی زنـان عضـو تعـاونی تولیـد روستایی و غیرعضو در شهرستان چرام ، که از شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد است ، چگونه است ؟ آیا با یکدیگر تفاوتی دارند یا خیر؟ مبانی نظری پژوهش سرمایۀ اجتماعی از جمله مفاهیمی است که در چند دهۀ اخیر با چشم انداز خاصی مطرح شـده است ؛ به طوریکه اندیشمندان متعددی از جمله کلمن ١، پاتنام ٢، بوردیو٣، و...
احمدی فیروزجایی و همکاران برای اثبات ایـن فرضـیه کـه اعضـای تعـاونی تولید، برنامه های توسعه روستایی و کشاورزی را بـه دلیـل برخـورداری از شـکل هـای مختلـف سرمایۀ اجتماعی به نحو بهتری از دیگر کشاورزان به کار گرفته اند، مؤلفه های سـرمایۀ اجتمـاعی کشاورزان عضو و غیر عضو تعاونی تولید را با هم مقایسه و به ایـن نتیجـه رسـیدند کـه از میـان مؤلفه های سرمایۀ اجتماعی چهار مؤلفۀ مبادلۀ اطلاعات با خارج از نظـام اجتمـاعی، اعتمـاد بـه نهادها، شبکه روابط رسمی، و میزان آگاهی باعث افزایش همکاری میان اعضـای تعـاونی تولیـد برای اجرای برنامه های توسعه ای شده است [١].