چکیده:
مجموعهٔ حدیثیکافی نوشتهٔ محمد بن یعقوب کلینی از مهم ترین مجموعه های حدیثی شیعیان دوازده امامی است. برخی از مستشرقان به بررسی تفاوت های میان این اثر با دو مجموعهٔ حدیثی دیگر شیعی،یعنیمحاسن و بصائر الدرجات پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که کتاب کافی هرچند از نظر محتوایی همانند دو اثر دیگر نمایندهٔ فضای آکنده از غلو قم است، اما چون شیعیان عقل گرای بغداد را مخاطب قرار داده در انتخاب احادیث و چینش آن ها به نوعی راه اعتدال را پیموده است. این پژوهش در پی واکاوی این فرضیه است و این انگاره که شیعیان بغداد دچار عقل گرایی افراطی بوده و بدین جهت برای «نقل» هیچ اعتباری قائل نبود ند را به چالش می کشد و بر این باور است که کلینی در اثر گران سنگ خود به شکل سنتیدر پی جمع آوری و تنظیم میراث حدیثی شیعه بوده است و اساسا آن را نه در بغداد که در ری گردآورده است.
The Hadith collection of Mohammad Ibn Ya’qub Kolaini، called Kafi، is one of the most important Hadith collections of Twelve-Imam Shiites. Some Orientalists have studied the differences of this work from two other Shiite Hadith collections—Mahasin and Basa’ir ad-Darajat —and concluded that Kafi is، in respect to the content، similar to the other works which represent the exaggeration (Qolow) in Qom، but since it has addressed the rationalist Shiites of Baghdad، it is moderate in its choice of hadiths and their arrangement. This paper seeks to examine this thesis and challenges the idea that Baghdad Shiites do not credit narrations، due to their radical rationalism. I believe that in his valuable work، Kolaini sought to collect the narrative heritage of Shiites in a traditional way، and he has carried out this task in Ray، not in Baghdad.
خلاصه ماشینی:
نیومن دربارۀ کتاب کافی بر این باور است که نویسندهٔ آن همچون دو مورد پیش تربیت شدهٔ مکتب قم بوده، اما بیست سال پایانی زندگی خود را در بغداد به سر برده و کافی را در فضای موجودآن شهر به رشتهٔ تحریر درآورده است؛ شهری که چنانکه گفته شد، کانون عقلگرایان معتزلی و امامی و حدیثگرایان سنی مذهب بود.
بر همین مبنا: -کتاب بصائر الدرجات نمونهٔ بارز اندیشهٔ اهل قم در سدههای سوم و چهارم است؛ -کلینی و صفار هر دو، در یک جریان فکری قرار داشتهاند و ناهمگونی کتابهای ایشان، به جهت نوع بیان اندیشههایی است که در فضای قم یا بغداد به رشتهٔ تحریر در آمده است؛ د) شیوهٔ کلینی در نقل احادیث ناظر بر وثاقت راویان نبوده، بلکه تحت تأثیر محتوای احادیث بوده است؛ ه)کلینی دستکم بیست و دو سال پایانی عمر خود را در بغداد ساکن بود و کافی را همانجا گردآوری کرده است.
پیش از این در پژوهشی مستقل روشن شده است که ابو محمد و ابو سهل نوبختی (237-311ق) در بسیاری از موضوعات کلامی با هشام بن حکم (ح105-189ق) هم رأی بودهاند؛ از جملهٔ این مباحث، چیستی انسان، استطاعت، تحریف قرآن و امکان یا عدم امکان وقوع معجزه به دست ائمه: و قدرت ایشان بر شنیدن گفتار فرشتگان است (نک: حسینیزاده خضرآباد، همین شماره) همانگونه که نجاشی در شرح حال حسن بن موسی کتابی را با نام «الاستطاعة» برای وی معرفی کرده و مینویسد: «کتاب فی الإستطاعة علی مذهب هشام وکان یقول به»(نجاشی، 1424: 63، ش148) در این سخن پر واضح است که نوبختی نظر خود را بر اساس نظریه هشام پیریزی نموده است.