چکیده:
توجه به امور انسانی و مسائل مربوط به جامعه، سیاست و حکومت از دیرباز در شعر شاعران عرب جریان داشت؛ اما در سالهای اخیر این اهتمام به مسائل و مشکلات جامعه، شکلی منسجم و جدی تر به خود گرفته است و شاعران بیش از پیش، خود را به رعایت این امر ملزم می دانند. فاروق جویده، از جمله شاعرانی است که در برابر حاکمیت استبدادی مصر، به ویژه در دوران حسنی مبارک، احساس تعهد و مسوولیت نموده و ذوق ادبی خود را در مسیر وطن، مبارزه طلبی و مقابله با حکومت مبارک قرار داده است. او همواره از منتقدان دولت مصر بوده و در کنار مردم معترض و انقلابی کشورش به مبارزه برخاسته و در کسوت شاعری روشنفکر و آگاه به امور جامعه، با سحر قلم و جادوی خیال خود، نقشی بسزایی در پیشبرد اهداف انقلابی هم میهنانش در جریان انقلاب 25 ژانویه 2011 م. مصر ایفا نموده است. هدف این مقاله بررسی مضامین سیاسی اشعار جویده و تاثیر آن در انقلاب 2011 مصر هست؛ چرا که اشعار شاعرانی چون فاروق جویده در جریان انقلاب اخیر این کشور نقشی بسزا در تشویق جوانان مصری به انقلاب برضد حکومت حسنی مبارک داشته است و در پیشبرد براندازی حکومت حسنی مبارک موثر واقع شد. روش این تحقیق عمدتا به صورت توصیفی ـ تحلیلی است و و با بررسی و تحلیل قصاید سیاسی شاعر در مسیر مبارزه طلبی و انقلاب صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"زمانی که شاعر از فریادهای نسل آینده میگوید و زبان بریدهشدهاش را برایشان به ودیعه میگذارد، در اصل به قیام و اعتراضات تند برضد حکومت جور اشاره دارد و آنها را نه تنها از سکوت منع میکند، فریادهای اعتراضگونهای را از ایشان میطلبد تا استبداد را از بین ببرد: سیجیء ابنی ذات یوم/ علمیه النطق یا باریس/ أن یحکی و یصرخ/ أن یقول کما یشاء/ فلقد ترکت له لسانی/ بین أوراقی ذبیح/ حتی تظل دماؤه بعدی تصیح2 (همان: 411) جویده از مردمی که به زندگی سخت عادت کرده است و بهسبب ناآگاهی یا ترس، اقدامی نمیکنند و با این کار رضایت ظاهری خود را از زندگی فلاکتبارشان نشان میدهند، بسیار خشمگین است و در چندین قصیده، ایشان را به علت تن دادن به حقارت و خواری و افسردگیهای ناشی از مشکلاتشان، سرزنش میکند و از اینکه عزت و شکوه گذشتة خود را از دست داده و به خواب غفلت فرورفتهاند و در حقیقت به مرگ تدریجی خو گرفتهاند، اعتراض مینماید: رضیتم مع الفقر بؤس الحیاة/ وذل الهوان و یأس الندم/ ففی کل وجه شظایا هموم/ وفی کل عین یئن السأم/ إذا کان فیکم شموخ قدیم/ فکیف ارتضیتم حیاة الرمم؟/ تنامون حتی یموت الصباح/ و تبکون حتی یثور العدم3 (جویده، 2011م: www."