چکیده:
وقتی از بلاغت در سدۀ هشتم هجری و همزمان با دورة رواج سبک عراقی در شعر پارسی سخن بهمیان میآید توجه به شرفالدین رامی و تألیفات بلاغی وی ناگزیر است. از رامی سه اثر در بلاغت بر جای مانده است: تحفةالفقیر یا بدایعالصنایع، حقایقالحدایق، و انیسالعشاق. مشخصة کلی این آثار، مانند دیگر آثار بلاغی سدههای هفتم تا نهم هجری، عمدتا، تقلیدها و تحریرهایی است از کتابهای بلاغی پیشین، یعنی آثار رادویانی، وطواط، و شمس قیس رازی. به موازات توجه به سیر تاریخی تحولات بلاغی، تحلیل نوآوریهای بلاغیون در هر دوره در ارتباط با تحولات زیباییشناسی شعر آن دوره ضروری و نمایانگر میزان توانایی نظریات نوظهور بلاغی در نقد زیباییشناسیک شعر پارسی است. آیا آرای مطرحشده در آثار بلاغی شرفالدین رامی منطبق با تحولات شعر سبک عراقی است؟ برای پاسخ به این سؤال، آثار بلاغی رامی تحلیل شده و، در ضمن آن، به میزان نسبت نظریات بلاغی مطرحشده در آنها با شعر سبک عراقی پرداخته شده است
خلاصه ماشینی:
تا جایی که می توان گفت سبب تألیف عمده ترین کتاب های بلاغی این دوره ، یعنی معیـار جمالی ، نوشتة شمس فخری ، دقایق الشعر، نوشتة تاج الحلاوی ، و حقـایق الحـدایق ، نوشـتة شرف الدین رامی ، کتاب حدایق السحر وطواط بوده است .
در پاسخ به پرسش دوم رامی ، که دربارة شعر و صناعات آن است ، فقط به بحث در باب صناعات شعر بسنده شده است و کسی که مخاطب پرسش شرف الدین رامی اسـت ، ضـمن یادکرد این نکته که صنایع شعر بسیار است ، آنچه از صنایع و محسنات بلاغی را که پیش تـر در حدایق السحر وطواط و دقایق الشعر تاج الحلاوی مطرح شده مندرج در این شانزده صنعت می داند: ترصیع ، تجنیس تام ، سجع ، اشتقاق ، ذوقافیتین ، استفهام ، ایهام ، متضـاد، متـرادف ، رد العجز علی الصدر، مراعات النظیر، کنایه ، استعاره ، مقلوب ، مطرف ، لزوم ما لایلزم .
از باب نمونه ، اگر الفاظ مشخص شده در ابیـات ذیـل را بـرداریم ، آنچـه بـاقی می ماند می توان به بحر دیگری تقطیع کرد: نصرة الدین آن جهان گیری که از اقبال هسـت تیــغ عــالم گیــر تــو روز ظفــرمالــک رقــاب پــــــردة درگاه و عکـس نـور رای روشنت پـــردة صبح سحرخیـز است و نـور آفتـاب (همان : ٧٥) نوگویی ها و دیگرگونه گویی های رامی در قسم نخست حقایق الحدایق محدود به صنایع و محسنات نیست ؛ برخی مصطلحات ادبی و بلاغی نیز هست که یا در این کتاب به تـازگی مطرح می شود و یا نسبت به آرای گذشتگان تلقی دیگری از آن ها می شود.