چکیده:
کفالت، یکی از ابواب فقهی حقوقی است که امروزه در حوزهی دادگاهها و محاکم قضایی به طور گسترده ای رواج یافته است و در دعاوی کیفری و مدنی به وضوح قابل مشاهده است . کفالت از زوایای مختلف از حیث شرائط، احکام، و انواع آن قابل بررسی است. یکی از این مباحث که کمتر مورد بحث قرار گرفته کفالت قهری است. در صورت وقوع این نوع کفالت که سبب آن استفاده از قهر و غلبه است آثار حقوقی ای را در خصوص کفیل، مکفول له، مکفول عنه، مراجع قضایی و دیگر افراد مشمول در آن بوجود خواهد آورد . در این نوشتار بر آن هستیم تا باتکیه بر روش تحقیق کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی، به بررسی تعریف، مصادیق کفالت قهری،مبانی مسئولیت، مجازات کفیل متخلف در امور کیفری و مالی، حکم فرار دادن مکفول عنه وبری شدن کفیل از منظر فقه وحقوق، پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
مکفـول لـه مـیتوانـد از او تسـلیم وی را بخواهـد، اگـر او را تسـلیم کـرد، بریالذمه میشود و اگر از تسلیم او امتناع کرد، حبس مـیشـود تـا او را تحویـل دهـد» (همو، المبسوط ، ٣٣٧/٢) و در کتاب خلاف گفته است : «اگر کسی کفالت دیگری کنـد و مکفول عنه غایب شود که جای اختفای او دانسته شود، کفیل بـه حاضـر کـردن او الـزام میشود و به او به مقدار رفتن و آمدن برای احضارش مهلـت داده مـیشـود.
تخییر کفیل بین احضار مکفول و پرداختن وجه الکفاله سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا مختار گذاشتن کفیـل بـین اینکـه وجـه بدهی را پرداخت کند یا شخص مکفول را حاضر کنـد، جـایز اسـت ؟ طبسـی مـیگویـد: «آنچه گفته میشود که تخییر بین احضار مکفول و ادای آنچه بر عهدۀ اوست در روایـات گذشته ، به جز روایت دعائم الاسلام ، نیامده است چون گـاهی مکفـول مقصـود و غرضـی دارد که به ادای مال تعلـق نمـیگیـرد، یـا اینکـه آن را از کسـی دیگـر غیـر از مکفـول نمیخواهد در صورتی که کفالت در غیر مـال باشـد و گرنـه در صـورتی کـه کفالـت بـه مال تعلق گرفته باشد، تردیدی در ایـن نیسـت کـه کفالـت بـا پرداخـت دیـن از جانـب کفیل منحل میشود، همان طور که با تحویل دادن مکفـول یـا بـا ابـرای مکفـول لـه ، یـا با مرگ مکفول ، یا با رفع ید مکفول له از کفالت منحل میشـود.