چکیده:
مسئله نقش عقل و محدودیتهای آن در شناخت معارف دین، همواره مورد بحث بوده است. برخی معتقدند که عقل هیچ نقشی در شناخت معارف دین ایفا نمیکند و گروهی دیگر نیز برای عقل نقشهای مختلفی بهصورت حداکثری و حداقلی در شناخت قائلاند. در این مقاله براساس نگاه شیعی به مسئله عقل و دین تلاش شده است تا ضمن اثبات حجیت و اعتبار عقل در شناخت معارف، نحوه نقشآفرینی آن که به سه شکل عمده یعنی میزان، ابزار (مصباح) و منبع شناخت (مفتاح) است، ابتدا اثبات و سپس مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. ضمن اینکه محدودیتهای عقل در شناخت برخی عرصههای معرفتی تحلیل و به برخی مصادیق آن نظیر عدم ادراک ذات خداوند، عدم ادراک جزئیات دین، ناتوانی در نفسشناسی، ناتوانی از انشای حکم و اعمال مولویت، عدم امکان شناخت همه حقایق عالم و ناتوانی از درک برخی امور اخروی نظیر معاد جسمانی اشاره شده است.
Recognizing the limitations of the intellect، education، religion has always been discussed. Some reason to believe that religion does not play any role Education. Other roles have also seen reason to believe maximum and minimum. Meanwhile، according to the Shia view of reason and religion، this article is prove the validity of reason in understanding the education authority، the role of the three main forms: the rate utility (Misbah) and the source of knowledge (miftah)، the First، and then proved to be analyzed. Then the limits of reason analysis will identify some of the areas of knowledge. And in some instances، such as a lack of understanding of the nature of God، the lack of detailed understanding of religion per se Disability Studies، ، the impossibility of knowing all the facts of the universe and the inability to understand some things، like Bodily resurrection hereafter mentioned.
خلاصه ماشینی:
"در این زمینه بایستی توجه داشت که آیا عقل در شناخت معارف یک منبع مستقل است، یا اینکه تنها ابزاری برای شناخت محسوب میشود؟ البته بهعنوان مقدمه بحث باید این سؤال را مطرح کرد که آیا عقل خود بهتنهایی شأن انشای حکم و اعمال مولویت دارد یا خیر؟ به تعبیر دیگر، آیا عقل حکم الهی را خود صادر میکند، یا اینکه بهعنوان یک منبع یا ابزار از احکام و معارف الهی پرده برمیدارد؟ این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که عقل همچون ظواهر الفاظ قرآن و سنت، از احکام الهی پردهبرداری میکند و بهنوعی کاشف از حکم الهی است و بهتنهایی اعمال مولویت نمینماید و سهم ارشادی در شناخت معارف ایفا میکند، نه مولوی.
3. عقل، منبع شناخت دین باید توجه داشت که بیشتر علمای اصولی شیعه و گروههایی نظیر معتزله، عقل را در کنار قرآن و سنت، یکی از منابع استنباط و شناخت احکام و معارف الهی میدانند؛ چراکه عقل - چه در بعد نظری و چه عملی - ادراکات بدیهی دارد که بهتنهایی آن را انجام میدهد و به احکام و معارف دین شناخت پیدا میکند و در این راه از هیچ چیزی بهره نمیگیرد.
مسئلهای که باید در بحث از محدودیتهای عقل در این عرصه به آن توجه داشت این است که با همه تواناییهای عقل در فهم و تحلیل معارف دینی، در موارد متعددی با عقل نمیتوان شناختی نسبت به دین پیدا کرد؛ چراکه اولا عقل در برخی مسائل نمیتواند احاطه پیدا کند و چیزی که عقل نمیتواند بر آن محیط شود، هرگز قابل شناخت عقلی نیست؛ همچنانکه ذات خدا قابل شناخت نیست."