چکیده:
یکی از کاستیهای موجود در ترجمه متون بهطور کلی و در ترجمه قرآن به شکل خاص، نارسایی بسیاری از متنهای ترجمه شده نسبت به متن اصلی است. این معضلی است که در ترجمه اکثر متون به زبانهای دیگر مشهود است. ولی در بحث از ترجمه قرآن کریم، از آنجا که الفاظ، عبارات و آیات قرآن وحیانیاند، و با در نظر داشتن بحث کلیدی و فهم اعجاز بیانی در قرآن کریم، نقص ترجمههای انجام شده از این متن مقدس مشهودتر از ترجمه سایر متون به زبانهای دیگر است. اهمیت این بحث هنگامی بیشتر میشود که بدانیم، بنا به فرمایش قرآن کریم این کتاب به «لسان عربی مبین»۱ نازل شده است. به عبارت دیگر، این متن وحیانی به زبان عربی معمولی نازل نشده است و همانگونه که دانشمندان علوم قرآنی از آن بحث کردهاند، بهترین و فصیحترین واژگان لهجههای متفاوت عرب در آن به خدمت گرفته شدهاند. (سیوطی، بیتا: ۴۸۹-۴۵۷).این چینش دقیق و البته وحیانی واژگان در آیات قرآن کریم بیانگر آن است که هر واژه بهمنظور و مفهوم خاصی در جای جای آیات بهکار رفته است. به شکلی که حتی دیگر واژگان مترادف آن واژه در زبان عربی نیز نمیتوانسته جایگاه آن واژه خاص را در آن آیه خاص به خود اختصاص دهد (اعجاز بیانی).۲حال چگونه میتوان تصور کرد که این واژگان را به زبانی دیگر ترجمه کنیم و انتظار داشته باشیم که همان مفاهیم والای وحیانی آیات قرآنیرا دربرداشته باشند.این یک نقص یا عیب برای ترجمه نسبت به متن اصلی محسوب میشود. منظور ما نادیده گرفتن زحمات بیدریغ مترجمان ارزشمند قرآن در طول تاریخ نیست. به همین دلیل در تعالیم دین، مسلمانان به فراگیری زبان عربی بهعنوان زبان قرآن کریم تشویق و ترغیب شدهاند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «تعلموا العربیة فانها کلامالله الذی یکلم به خلقه»۳.این تاکیدات نشانگر آن است که اگر کسی بخواهد از قرائت قرآن کریم حظ کافی و وافی ببرد، میباید توانایی استفاده از متن اصلی آن و قدرت فهم واژگان آن را در زبان عربی کسب کند. در غیر این صورت، مطالعه ترجمههای قرآن کریم- هرچند مترجم دقت کافی نیز مبذول دارد- باز به لحاظ تفاوت گنجینه واژگان زبان مبدا و مقصد، نمیتواند کاملا مفهوم را بازگو کند
خلاصه ماشینی:
"کلیدواژهها: قرآن، تفسیر معنایی، ترجمه، عربی برای روشنتر شدن این مطلب به نکات زیر در زمینة نقص ترجمة قرآن نسبت به متن اصلی آن توجه کنید: é نبودن برخی معادلها در زبان مقصد برخی واژگان قرآن کریم در زبانهای دیگر معادل تککلمهای ندارند و اگر بخواهیم آنها را آنگونه که در زبان عربی معنی میدهند ترجمه کنیم، چه بسا ترجمة یک کلمة در یک یا چند سطر ممکن شود که هم ترجمه را گنگ میکند و هم به لحاظ فضایی که در ترجمه نسبت به متن اصلی به خود اختصاص میدهد، مشکلساز خواهد بود.
é اعمال تفسیر معنایی تکوجهی در ترجمة آیه و خارج کردن آیه از قابلیت تفسیر و معنای چند وجهی از دیگر نارساییهای ترجمه نسبت به متن اصلی قرآن آن است که مترجم علیرغم قابلیت چندگونه تفسیر شدن یک آیه در زبان اصلی، مجبور است آن را تنها به یکی از وجوه تفسیری آن ترجمه کند.
é از بین رفتن برخی مقاصد صرفی و نحوی قرآن کریم در ترجمه از دیگر نقایص ترجمه نسبت به متن اصلی، از بین رفتن برخی ظرایف صرف و نحوی در زبان عربی و خصوصا زبان قرآن است که در آیات لحاظ شده و در فهم آیه تأثیری بسزا دارد ولی در ترجمه، به لحاظ فقدان این اسالیب در زبان مقصد، خوانندة ترجمه از آن محروم میشود و در نتیجه به معنی دقیق آیه دست پیدا نمیکند.
باید گفت از آنجا که کلمه کلمة قرآن کریم وحیانی و مقدس است، تلاوت متن اصلی آن نسبت به برگردان آن به زبانی دیگر برتری فراوان دارد و این نکتهای است که در تعالیم دین هماره مورد توجه و تأکید بوده است."