چکیده:
مقالة پیش رو،نخست به رهگیری وردیابی آن دسته ازواژگان پارسی میپردازدکه تاقرن چهاردهم بهطورمستقیم واردزبان ایتالیایی شدهاند،مقصودمادراین مقاله ازایتالیا،کشوریست که بیش ازاستقلال1861،فاقدانسجام ملی وموضوعیت زبانشناختی وتاریخی بودو«ولگار» خوانده میشود؛همان لهجة فلورانسی وتوسکانی است به علاوة آنچه ازشعرای سیسیل دردست است ودربرخی مناطق جنوب ایتالیا،چون ناپل مشاهده میشودوبازة زمانی آن اغلب ازقرن سیزده میلادی به بعد رادربر میگیرد. دستة دوم واژگان که در این پژوهش بررسی میشوند، شامل آنهایی است که از طریق زبانهای متقدم و کهن غربی، مانند یونانی و لاتین به گسترة زبان ایتالیایی راه یافتهاند. برخی از این واژگان را نمیتوان پارسی، به معنای اخص کلمه، نامید و باید آنها را واژگان ایرانی خواند که از میراث مشترک اقوام کهن «ایر، آریایی» در نواحی گوناگون ایران به معنای تاریخی و اعم کلمه سرچشمه میگیرند؛ اما ظهور این گروه از واژگان در ایتالیایی شایستة توجه است و آشنایی غربیان با این لغات ایرانی از خلال پارسی بوده است.
This paper examines the influence of Persian words on Italian culture and literature. These words entered Italian literature before the 14 th century. First، it should be mentioned that the standard Italian language has a literary origin that starts in the twelfth century، and the modern standard language was largely shaped by relatively recent events. This European language did not remain untouched by Persian language influences introduced to the Italian culture mainly through Latin and Greek. This research also sheds light on this important fact that some Persian words which had a strong influence on Italian culture are not originally Persian، in fact they have roots in various ancient Aryaian nations. Therefore، there is no doubt that these words are Iranian، but they were transferred to the European languages، in this case the Italian language، culture and literature، through the medium of the Persian Language.
خلاصه ماشینی:
کهن ترین واژگان دخیل پارسی در فرهنگ و ادبیات ایتالیایی * محمدحسین رمضان کیایی استادیار دانشکده زبانها و ادبیات خارجی ، دانشگاه تهران، ایران ** ایمان منسوب بصیری دانشجوی دکتری ادبیات ایتالیایی ، دانشگاه رم، ساپینتزا (تاریخ دریافت : ٩١/١٠/١٧، تاریخ تصویب : ٩٢/١/٢٤) چکیده مقالة پیش رو، نخست به رهگیری و ردیابی آن دسـته از واژگـان پارسـی مـی پـردازد کـه تـا قـرن چهاردهم به طور مستقیم وارد زبان ایتالیایی شدهاند، مقصود ما در این مقاله از ایتالیا، کشـوریسـت کـه بیش از استقلال ١٨٦١، فاقد انسجام ملی و موضوعیت زبانشناختی و تاریخی بـود و «ولگـار» خوانـده می شود؛ همان لهجة فلورانسی و توسکانی است به علاوة آنچه از شعرای س سی یل در دست اسـت و در برخی مناطق جنوب ایتالیا، چون ناپل مشاهده می شود و بازة زمانی آن اغلب از قرن سیزده مـیلادی بـه بعد را در بر می یگرد.
1 Bambagia این واژه از طریق یونانی به لاتین قرون وسطایی و از آنجا به حریم ولگـار ایتالیـک نفـوذ کرده است و در شمار واژگان قدیم پارسی دخیـل در زبـانهـای رومـانس اسـت ٢.
ایـن واژه در پارسی و ایتالیایی هر دو در شمار واژگان به کار رفته در ضربالمثل است : چنان که بـه پنبـه سر بریدن در پارسی را در ولگار ایتالیک gastigar col baston della bambagia می گویند.